سه شنبه 95/09/09
سلام بر خاتم مهربانى و عشق! سلام بر او که گامهای مهتابیاش شبهای جهل بشر را به جادههای راستى کشاند!
در شب رحلت خاتم انبیا، محمد مصطفی (ص) فرشتگان عرش می گریند. عاشقانش با چشمانی اشک آلود، مرثیه غم می سرایند. ما نیز در شب رحلت آسمانی اش در سوگ می نشینیم.
هماکنون سال ۱۱هجري است، سكوت مرگباري مدينة النَّبی رافراگرفته و وجود ملكوتی پيامبر اكرم(صلیالله عليه واله) در بستر بيماري آرميده است. لحظات آخرين به سرعت سپری میشد، پیامبر،چشمان مبارك راگاهی میبست وگاهی بهسختی بازمیکرد و بعد از مدت كوتاهي دوباره پلكهاي مبارك را برروي چشمان خود مي كشيد. عرق سردي برجبين مبارك پيامبرنشسته است، دراین هنگام حالت احتضار در وجود مقدس پيامبر نمايان گشت و درحالی که سرمبارکشان درآغوش حضرت علي(علیهالسلام) بود.
تاریخنگاران و سيره نويسان شيعه به پيروى از اهل بيت علیهمالسلام، تاريخ رحلت پيامبر صلیالله علیه و آله را روز دوشنبه 28 صفر سال يازدهم هجرى قمرى دانستهاند.
نقل کردهاند وقتی علی(ع) بر طبق وصیت پیامبر (ص) پس از رحلت آن حضرت مشغول غسل و کفن رسول خدا(ص) شدند، درحالیکه اشک از دیدگانشان جاری بود با این جملهها درد فراق پیامبر را تسکین میبخشید:
پدر و مادرم فدای تو ای رسول خدا! با مرگ تو رشتهای بریده شد که جز در مرگ تو چنان گسستنی دیده نشده است. با مرگ تو رشته پیامبری و فرود آمدن پیامهای آسمانی از هم گسست.
عمر آن حضرت شصتوسه سال بود. در چهلسالگی به پیغمبری مبعوث شد و پس از بعثت، سیزده سال در مکه زیست و بعد از هجرت ده سال در مدینه زندگی کرد.
اي اهل مدينه، فتنه بنيان مکنيد
بر آل علي، اینهمه عصيان مکنيد
گر لاله نريزيد به تابوت حسن
شرمي ز رسول، تیرباران نکنيد!!!
در نیمه ماه رمضان سوم هجری، اولین فرزند علی علیهالسلام و فاطمه سلامالله علیها به دنیا آمد. پس از ولادت، نامگذاری از جانب مادر به پدر، و از او به رسول خدا محوّل شد و آن حضرت هم منتظر نامگذاری پروردگار ماند.تا اینکه جبرئیل ،امین وحی، فرود آمد و گفت: “خدایت سلام میرساند و میگوید نام فرزند خود را حسن بگذار.”
امام حسن مجتبی علیهالسلام از مظلومترین امامان معصوم هستند هنوز هفت سال از عمر شریف ایشان نگذشته بود که جد بزرگوارش پیامبر صلیالله علیه و آله از دنیا رحلت کردند. با وفات پیامبر(ص) مظلومیت و غربت او و خاندانش نیز آغاز شد. دوران کودکی را با غم از دست دادن مادر به سر رساند و دوران جوانی را با غم خانهنشینی پدر و مشاهده مظلومیتهای آن امام خار در چشم و استخوان در گلو و شهادت مظلومانهاش به پایان رساند. امام حسن مجتبی علیهالسلام دوران امامت خود را با از دست دادن حکومتی که حق مسلم او بود تحمل کرد.
تلاش موفق امام حسن برای به کرسی نشاندن اهداف صلح باعث شد که معاویه طرح قتل حضرت را پیگیری نماید تا بتواند به خواسته دیرین خود یعنی تبدیل خلافت اسلامی به سلطنت موروثی، جامهی عمل بپوشاند. بهاینترتیب سمی مهلک تهیه کرد و آن را توسط همسر آن حضرت به او خوراند.
مظلومیت آن بزرگوار بهاندازهای بود که در هنگام دفن بدن مطهرش نیز جنازه مبارکش را تیرباران کردند.
سه شنبه 95/09/09
امام رضا(ع): بدان كه هر كس مرا در غربتم زيارت كند خداوند ثواب صد هزار شهيد و صد هزار صديق و صد هزار حاجى و عمره گزار و صد هزار مجاهد مى دهد و با ما محشور مى شود و در درجات عالى بهشت رفيق ماست.
5سال آخر امامت علی بن موسی الرضا (ع) در زمان خلافت عبدلله مامون گذشت.او که ارکان حکومت خویش را متزلزل می دید، با ارائه پیشنهاد مزورانه ولایت عهدی به امام رضا (ع)، در پی این بود که با این پیشنهاد و تهدید ایشان به قبول این پیشنهاد که به هیچ عنوان مورد قبول امام نبود، به 3هدف خویش دست یابد:
1- دورساختن وجود امام رضا از مدینه و خنثی سازی هرگونه قیام شیعیان و نیز بنی عباس بر علیه حکومت نامشروع خود
2- با آوردن امام به مرو و تحمیل ولایت عهدی به ایشان، مقداری از فشارها و تهدیدهای احتمالی از سوی علویان و ایرانیان را فرو نشاند.
3- مردم با دیدن حضور امام رضا علیه السلام در دستگاه خلافت مأمون، از شورش و مخالفت منصرف شوند.
یاسر خادم امام رضا علیه السلام می گوید:
پس از آن که ولایت عهدی امام رضا علیه السلام استقرار یافت، دیدم که امام علیه السلام دست هایش را به سوی آسمان بلند کرده، به خدا چنین عرض کرد:
«خدایا، تو می دانی که من در مورد قبول ولایت عهدی ناگزیر شدم. پس مرا مورد بازخواست قرار نده، چنان که بنده و پیامبرت یوسف علیه السلام را هنگامی که حکومت مصر را به دست گرفت، بازخواست نکردی».
امام رضا علیه السلام با قبول ولایت عهدی اجباری هم چون امام حسن علیه السلام که صلح تحمیلی معاویه را پذیرفتند به مردم فهماندند که سیاستش از سیاست مأمون کاملاً جداست و در گفت وگو با مأمون درباره خلافت، با کمال صراحت به مأمون فرمود:
«تو چکاره ای که خلافت را به من واگذاری؟ اگر خلافت را خدا به تو داده، تو نمی توانی آن را به دیگری واگذاری، و اگر خدا به تو نداده، چه حقّی داری که درباره آن تصمیم بگیری».
مامون وقتی صراحت گفتار و رفتار امام رضا را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود؛ لذا تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام علیه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست.
مردم و دوستداران آن امام وقتی که خبر شهادت حضرت را شنیدند ازدحام کردند و گفتند که مأمون با نیرنگ امام علیه السلام را کشته است. مأمون شخصی را نزد مردم فرستاد و گفت تشییع جنازه به فرصتی دیگر موکول شده است. مأمون از ترس این که آشوبی برپا شود مردم را با این ترفند متفرق کرد و دستور داد جنازه آن حضرت را شبانه غسل دادند و به خاک سپردند.
امام رضا علیه السلام هم چون اجداد پاکش، قبل از هر چیز، بنده خالص خدا بود و همه چیز را در خط بندگی خدا دنبال می کرد. زهد و عبادت و راز نیاز و مناجات و سجده های طولانی او، نشان می داد که دلداده خداست. رجاء بن ضحاک سرپرست مأموران مأمون که مسئولیت آوردن امام را از مدینه به خراسان برعهده داشت، در این باره می گوید: «سوگند به خدا، مردی را ندیدم که با تقواتر از امام رضا علیه السلام باشد و در همه ساعات زندگی یاد خدا کند و به اندازه او خوف از عقاب خدا را در دل
سه شنبه 95/09/09
امام رضا(ع): بدان كه هر كس مرا در غربتم زيارت كند خداوند ثواب صد هزار شهيد و صد هزار صديق و صد هزار حاجى و عمره گزار و صد هزار مجاهد مى دهد و با ما محشور مى شود و در درجات عالى بهشت رفيق ماست.
5سال آخر امامت علی بن موسی الرضا (ع) در زمان خلافت عبدلله مامون گذشت.او که ارکان حکومت خویش را متزلزل می دید، با ارائه پیشنهاد مزورانه ولایت عهدی به امام رضا (ع)، در پی این بود که با این پیشنهاد و تهدید ایشان به قبول این پیشنهاد که به هیچ عنوان مورد قبول امام نبود، به 3هدف خویش دست یابد:
1- دورساختن وجود امام رضا از مدینه و خنثی سازی هرگونه قیام شیعیان و نیز بنی عباس بر علیه حکومت نامشروع خود
2- با آوردن امام به مرو و تحمیل ولایت عهدی به ایشان، مقداری از فشارها و تهدیدهای احتمالی از سوی علویان و ایرانیان را فرو نشاند.
3- مردم با دیدن حضور امام رضا علیه السلام در دستگاه خلافت مأمون، از شورش و مخالفت منصرف شوند.
یاسر خادم امام رضا علیه السلام می گوید:
پس از آن که ولایت عهدی امام رضا علیه السلام استقرار یافت، دیدم که امام علیه السلام دست هایش را به سوی آسمان بلند کرده، به خدا چنین عرض کرد:
«خدایا، تو می دانی که من در مورد قبول ولایت عهدی ناگزیر شدم. پس مرا مورد بازخواست قرار نده، چنان که بنده و پیامبرت یوسف علیه السلام را هنگامی که حکومت مصر را به دست گرفت، بازخواست نکردی».
امام رضا علیه السلام با قبول ولایت عهدی اجباری هم چون امام حسن علیه السلام که صلح تحمیلی معاویه را پذیرفتند به مردم فهماندند که سیاستش از سیاست مأمون کاملاً جداست و در گفت وگو با مأمون درباره خلافت، با کمال صراحت به مأمون فرمود:
«تو چکاره ای که خلافت را به من واگذاری؟ اگر خلافت را خدا به تو داده، تو نمی توانی آن را به دیگری واگذاری، و اگر خدا به تو نداده، چه حقّی داری که درباره آن تصمیم بگیری».
مامون وقتی صراحت گفتار و رفتار امام رضا را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود؛ لذا تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام علیه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست.
مردم و دوستداران آن امام وقتی که خبر شهادت حضرت را شنیدند ازدحام کردند و گفتند که مأمون با نیرنگ امام علیه السلام را کشته است. مأمون شخصی را نزد مردم فرستاد و گفت تشییع جنازه به فرصتی دیگر موکول شده است. مأمون از ترس این که آشوبی برپا شود مردم را با این ترفند متفرق کرد و دستور داد جنازه آن حضرت را شبانه غسل دادند و به خاک سپردند.
امام رضا علیه السلام هم چون اجداد پاکش، قبل از هر چیز، بنده خالص خدا بود و همه چیز را در خط بندگی خدا دنبال می کرد. زهد و عبادت و راز نیاز و مناجات و سجده های طولانی او، نشان می داد که دلداده خداست. رجاء بن ضحاک سرپرست مأموران مأمون که مسئولیت آوردن امام را از مدینه به خراسان برعهده داشت، در این باره می گوید: «سوگند به خدا، مردی را ندیدم که با تقواتر از امام رضا علیه السلام باشد و در همه ساعات زندگی یاد خدا کند و به اندازه او خوف از عقاب خدا را در دل داشته باشد».
مهدی کرمی
زیارت امام رضا(ع)
نماز امام رضا(ع)
صلوات بر امام رضا(ع)
سه شنبه 95/09/09
🔮🔮🔮🔮🔮
امام رضـــــا (ع) از قول رسول خدا(ص) روایت ڪردهاند :
🌸به ڪسے ڪہ شايستہ نيڪے است
و ڪسے ڪہ سزاوار نيڪے نيست ؛
نیڪے ڪن …
🌸پس اگر نيڪے تو به ڪسے ڪہ شايسته است ، رسيد ؛ ڪہ او هم اهل آن بوده است ؛
و اگر به ڪسے ڪہ سزاوار نيست رسيد ،
در اين حال تو اهل نيڪے هستے …
📚مرجع صحیفه الامام الرضا (ع)
ترجمه غفارے ص ۴۴
🌹السَلامُ عَلَیْکْ یا عَلے اِبْنِ موسَے الرِّضا عَلَیْهِ السَّلام🌹
#شهادت_امام_علے_بن_موسے_الرضا_تسلیت_باد 🏴
🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🍃
https://telegram.me/joinchat/CpTFnj65H7Budbu0shBhcQ