ازدواج های سکینه

اکثر مورخان ازدواج های مکرر سکینه را ذکر کرده اند و شوهران وی عبارتند از: 1. عبداللّه بن حسن که در کربلا شهید شد 2. مصعب بن زبیر 3. عبداللّه بن عثمان حزامی 4. زید بن عمرو بن عثمان بن عفان 5. اصبغ بن عبدالعزیز بن مروان 6. ابراهیم بن عبدالرحمن بن ابی عوف که دو نفر اخیر با وی همبستر نشدند و سخن درباره عبداللّه بن حسن گذشت.

شاید برای بسیاری جای این پرسش باشد که چگونه ازدواج های مکرر رخ داده است پیش از شرح این ازدواج ها توجه به چند نکته لازم است:

1. از زمان پیامبر و در صدر اسلام رسم و سنت بر آن بوده که زنان، بی شوهر نمی ماندند. زنانی که به هر دلیل شوهران خود را از دست می دادند چه آنان شهید می شدند و چه از دنیا می رفتند و چه شوهرانشان آنها را طلاق می دادند ازدواج مجدد می کردند و فرزندان و اقوام زن نسبت به آنان حساس نمی شدند و ازدواج مجدد مردان نیز برای زنان امری طبیعی بوده است. مثلاً اسماء دختر عمیس پس از شهادت جعفر طیار در سال هشتم هجری با ابوبکر که ازدواج کرد و محمد بن ابوبکر از او متولد شد، پس از مرگ ابوبکر در سال سیزدهم هجری با علی(ع) ازدواج نمود و نتیجه آن فرزندی به نام یحیی بود.(10) با اینکه از امام باقر(ع) نقل شده که اسماء از زنان بهشتی است.(11) همچنین بسیاری از همسران پیامبر اکرم(ص) زنانی بودند که شوهر خود را از دست داده بودند و حضرت همسر دوم آنها بود.

2. نسب و موقعیت اجتماعی افرادی مانند سکینه که دارای کمال و زیبایی نیز بودند باعث می شد که برابر فرهنگ حاکم بر آن زمان و سنت پیامبر(ص) عده ای از آنان خواستگاری کنند به ویژه که آنان نسب به پیامبر(ص) می بردند. از این رو می بینیم خاندان پیامبر زنان و مردان خود را به ازدواج همسران خویش پس از مرگ توصیه می کردند و در مواردی افراد خاصی را برای آنان در نظر می گرفتند. مثلاً فاطمه زهرا(س) به حضرت علی(ع) توصیه کرد پس از درگذشت وی با امامه دختر خواهرش زینب، ازدواج نماید. حضرت علی براساس وصیت حضرت فاطمه زهرا(س) نیز پس از شهادت آن بزرگوار(12) با امامه ازدواج کرد.(13)

بعد از شهادت حضرت علی(ع) امامه به توصیه آن حضرت با مغیرة بن نوفل بن حارث بن عبدالمطلب ازدواج کرد(14) - و این مطلب در روایت صحیح و منابع معتبر آمده است(15)- چون حضرت می دانست که ممکن است معاویه به خواستگاری وی بیاید. گفته اند این نکته را حضرت به مغیره هم فرموده است .پس از اتمام عده امامه معاویه از او خواستگاری کرد و در نامه ای که به مروان نوشت هزار دینار برای وی فرستاد. امامه به مغیره پیام داد که اگر نیازی به ما داری اقدام کن وی نیز امامه را از امام حسن(ع) خواستگاری کرد.(16)

3. از گزارش های مورخان استفاده می شود که دختران امام حسین(ع) پس از درگذشت شوهرانشان از سوی حاکمان بنی امیه خواستگاری شده اند و چون پاسخ منفی داده اند مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند این موضوع را راجع به سکینه و فاطمه نوشته اند. چند سال پس از درگذشت حسن بن حسن شوهر فاطمه، عبدالرحمان بن ضحاک حاکم مدینه از او

خواستگاری کرد و فاطمه به وی پاسخ منفی داد حاکم بر نظر خود اصرار می کرد و می گفت: اگر خواستگاری مرا رد کنی عبداللّه پسرت را به اتهام شرکت در مجلس شراب خواری دستگیر و در جمع مردم گردن می زنم و آبروی تو را می برم از این رو فاطمه به خلیفه که در آن زمان یزید بن عبدالملک بود شکایت کرد و او حاکم مدینه را عزل کرد عزل وی را در سال 104 دانسته اند (17) به همین جهت فاطمه پس از حسن بن حسن با عبداللّه بن عمرو بن عثمان بن عفان ازدواج کرد.

بخشندگی سکینه

سخاوت و بخشندگی از ویژگی های خاندان اهل بیت عصمت و طهارت بود امام سجاد(ع) در خطبه خود در شام یکی از خصوصیات برجسته خاندان علوی را بخشش آنان ذکر کرده است. آنچه نقل می شود این مطلب را نشان می دهد.

بخشش به دیگران از ویژگی های جناب سکینه بود او در هنگام داوری درباره اشعار به شعرا صله می داد در نقلی وی یک میلیون صله داده است.(8) افزون بر این درباره بخشش وی نوشته اند برادرش علی بن الحسین امام سجاد(ع) قصد سفر حج و عمره داشت او هزینه سفر را به مقدار هزار درهم برای امام(ع) ارسال کرد حضرت وقتی که به حدود حره رسید و از مرکز شهر مدینه فاصله گرفت دستور داد آن پول ها را بین فقراء و مساکین حاشیه شهر تقسیم کنند

موقعیت ادبی سکینه

گزارش های حضرت سکینه از واقعه کربلا که نقل شده در موارد متعدد همراه با شعر بوده است و این به جهت قریحه ادبی وی بوده است و همچنین از جناب سکینه در زمینه های گوناگون اشعاری نقل شده است که بیانگر توانمندی وی در عرصه ادبیات است. موقعیت ادبی سکینه به آنجا رسید که شاعران برای ارزش گزاری اشعار خود نزد او می آمدند و او را به عنوان ادیبی توانا و داوری منصف می شناختند و این موضوعی است که نمی توان آن را انکار کرد، گرچه برخی گزارش ها در اینباره ممکن است از برساخته های دستگاه اموی باشد که در ادامه به کینه توزی آنان نسبت به اهل بیت(ع) و سکینه و دفاع وی از امام علی(ع) اشاره خواهیم کرد.

شاعران توانمند و مشهور آن زمان به خبرویت وی در شعر معترف بودند و او را حکم قرار می دادند تا درباره اشعار آنان داوری کند زیرا به عقل و هوش و آگاهی های وی از شعر اعتماد داشتند.(6)

ابن جوزی در منتظم می نویسد: در مهمانی سکینه دختر امام حسین(ع) جریر، فرزدق، کُثیَر، جمیل و نصیب از شاعران شرکت می نمودند، آنان چند روز در مدینه توقف کردند تا به آنها اجازه ورود داده شد و آنها بر سکینه وارد شدند سکینه در جائی نشست که آنها را می دید ولی آنان او را نمی دیدند، سکینه سخنان آنان را شنید، سپس خدمت کار وی که اشعار و احادیث را روایت می کرد آمد، و نظر سکینه را درباره اشعار آنان اعلام کرد.(7) این گزارش به خوبی موقعیت ادبی و علمی سکینه و توانایی ها و دقت هائی که درباره شعر و شیوه داوری داشته است را نشان می دهد.

موقعیت علمی جناب سکینه

جناب سکینه نه تنها در زمینه شعر و ادب توانمند بود بلکه جزو راویان حدیث و ناقلان اخبار نیز بوده است گرچه اندکی از روایت های وی را ذکر کرده اند اما اخبار نشان می دهد که او توجه زیادی به قرآن و فقه داشته است. و به عنوان راوی حدیث در کتاب های رجالی و حدیثی مطرح است. برابر نقل طبرانی وی حدیثی را که عبارت آن در مجامع روائی با سندهای دیگر نیز گزارش شده از سکینه نقل کرده است. فائده غلام عبیداللّه بن ابی رافع نقل کرده که سکینه دختر امام حسین بن علی(ع) از پدرش نقل می کرد که رسول خدا(ص) فرمود: «حملة القرآن عرفاء اهل الجنة یوم القیامة؛ حاملان قرآن(2) سروران اهل بهشتند در روز قیامت.»

اگر عرفاء را به معنای مصطلح بدانیم کار آنان نمایندگی مردم نزد حاکمان بوده است و حاکمان دستورات خود را از طریق آنان به مردم می رساندند در نتیجه حاملان قرآن واسطه بین مردم و خداوند در روز قیامت خواهند بود. در مجمع البحرین آمده است که عرفاء جمع عریف است و او مسئول قبیله یا جماعتی است. همچنین از ابن عباس نقل شده که در معنای حدیث گفته است یعنی آنان رئیسان اهل بهشت هستند.(3)

ابن حیان در کتاب ثقات خود به معرفی جناب سکینه پرداخته و می نویسد: او از اهل بیت خود روایت می کند و از او اهل کوفه روایت می نمایند.(4)

در کتاب های فقهی از جمله در کتاب های علامه حلی گزارشی از سیره جناب سکینه در رمی جمرات نقل شده و مورد بررسی قرار گرفته است.

سکینه دختر امام حسین(ع) بانوی ادب و شجاعت

حضرت سکینه، دختر امام حسین(ع) که ما معمولاً وی را به صورت شخصی خردسال می شناسیم. افزون بر حضور در نهضت کربلا از آغاز تا پایان، تلاش های زیادی در صحنه های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی سال های بعد نیز داشته است که در این مقاله بدان می پردازیم.

نگاهی به زندگانی وی این نکته را روشن خواهد کرد که دستگاه خلافت اموی تا آنجا که توان داشته نسبت به خاندان علوی سختگیر و مشکل آفرین بوده است. مناسب می دانم قبل از ذکر برخی فضائل و سیره این بانوی گرامی سخن مرحوم نمازی را که در حدیث و رجال تحقیقاتی دارد و کلامی است جامع در معرفی سکینه نقل می کنیم.

وی می نویسد: سکینه عقیله بنی هاشم و دارای سیره ای نیکو بود، او صاحب فضل و دانش و فضیلت و کرم فراوان و عقل کامل و مکارم اخلاق بزرگوارانه و مناقب عالی و افتخارآمیز بوده است. او سرور زنان عصر خویش و زیباترین، ظریفترین و با اخلاق ترین آنان بود. سکینه در واقعه کربلا پانزده یا دوازده سال داشت که با پسر عمویش عبداللّه بن حسن(ع) که در کربلا شهید شد ازدواج کرده بود