صورت و سيرت امام حسن عسكرى ( ع )

امام يازدهم صورتى گندمگون و بدنى در حد اعتدال داشت .

ابروهاى سياه كمانى ، چشمانى درشت و پيشانى گشاده داشت .

دندانها درشت و بسيار سفيد بود .

خالى بر گونه راست داشت .

امام حسن عسكرى ( ع ) بيانى شيرين و جذاب و شخصيتى الهى با شكه و وقار و مفسرى كم مانند براى قرآن مجيد بود .

راه مستقيم عترت و شيوه صحيح تفسير قرآن را به مردم و به ويژه براى اصحاب بزرگوارش - در ايام عمر كوتاه خود - روشن كرد .

حضرت امام حسن عسكرى (ع)

امام حسن عسكرى ( ع ) در سال 232 هجرى در مدينه چشم به جهان گشود .

مادروالا گهرش سوسن يا سليل زنى لايق و صاحب فضيلت و در پرورش نهات مراقبت را داشت ، تا حجت حق را آن چنان كه شايسته است پرورش دهد .

اين زن پرهيزگار در سفرى كه امام عسكرى ( ع ) به سامرا كرد همراه امام بود و در سامرا از دنيارحلت كرد .

كنيه آن حضرت ابامحمد بود .

تبرّی و تولّا

چهارمين جلوه مبارزاتى امام (ع) فرمان بيزارى از دشمنان اهل بيت (عليهم السلام) و اظهار ولايت و همبستگى با آنان است.

على بن عاصم به امام عسكرى (ع) گفت: من بر حمايت عملى از شما توانا نيستم و جز ولايت‏شما و برائت از دشمنانتان سرمايه‏اى ندارم.

حضرت فرمود: كسى كه توان يارى ما را ندارد؛ ولى در خلوت دشمنان ما را لعنت مى‏كند؛ خداوند فرشتگان را از كردارش آگاه مى‏سازد و آنها براى او آمرزش مى‏طلبند.

سلام و رحمت پروردگار بر يازدهمين گوهر درخشان درياى عصمت. هنگامى كه در سال 232 ه. ق ديده به جهان گشود و زمانى كه در سال 260 به شهادت رسيد. و وقتى كه كنار پدر بزرگوارش به خاك سپرده شد.

امام و پاسدارى از شيعيان

يك حركت اصيل، براى تداوم، به حفظ موجوديت و استفاده درست و به جا از نيروهاى وابسته است. حركتهاى غير اصولى و نابجا خطر بزرگى است كه حتى نهضتهاى الهى را سمت نابودى پيش مى‏برد. بدين سبب، امامان معصوم (عليهم السلام)، همواره شيعيان را به رعايت اصل قرآنى «تقيه‏» سفارش مى‏كردند. امام عسكرى (ع) ضمن تاكيد بر برائت از دشمنان، پيوسته اين اصل را به شيعيان يادآورى مى‏كرد. بخشى از رواياتى كه بدين حقيقت اشاره مى‏كند، عبارت است از:

1- يكى از دوستداران امام (ع) مى‏گويد: در سامرا به انتظار زيارت حضرت در بيرون از خانه‏اش به سر مى‏برديم كه نامه امام را دريافت كرديم. حضرت نوشته بود: كسى به من سلام و اشاره نكند، در اين صورت امنيت جانى نخواهد داشت.

2- صميرى مى‏گويد: حضرت برايم نوشت: مواظب خود باشيد و آمادگى داشته باشيد. پس از سه روز، حادثه‏اى رخ داد. به حضرتش نوشتم: آيا منظورتان آمادگى براى اين حادثه بود؟ پاسخ داد: خير، مواظب باشيد؛ پس از چند روز، معتز كشته شد.

3- ابو هاشم جعفرى، ياور نزديك امام (ع) مى‏گويد: وقتى در زندان بودم، امام عسكرى (ع) را همراه برادرش جعفر به زندان آوردند. براى عرض سلام به حضورش شتافتم؛ حضرت به مردى كه خود را علوى معرفى مى‏كرد، اشاره كرد تا بيرون رود. پس از خروج او، فرمود: مواظب اين مرد باشيد كه جاسوس است و گزارشى از شما براى خليفه آماده كرده است. اندكى بعد، لباسهاى آن مرد را گشتيم چنانكه حضرت فرموده بود گزارشى دقيقى به همراه داشت.

امام عسكرى (ع) و رابطه تشكيلاتى با شيعيان

يكى از روشهاى امام (ع) در مبارزه با خلفاى ستمگر، ايجاد رابطه عميق با شيعيان است. ابو هاشم جعفرى مى‏گويد: در يكى از روزها امام مرا فرا خواند، چوبى در اختيارم گذارد و فرمود: اين را به «عمرى‏» برسان. در راه به سقائى رو به رو شدم. مرد آبكش از من خواست كنار روم تا مزاحم استرش نباشم؛ من كنار نرفته، چوب را بلند كردم و به استر زدم. ناگهان چوب شكافته شد و نامه‏هاى درونش بر زمين فرو غلتيد. شتابان، نامه‏ها را جمع كردم و در حالى كه سقا دشنامم مى‏داد پى ماموريت‏خويش شتافتم.

وقتى به خانه امام (ع) باز گشتم، عيسى، خادم حضرت، نزدم شتافت و گفت: آقايت مى‏گويد: چرا استر را زدى و چوب را شكستى؟

ديگر چنين مكن. اگر شنيدى كسى به ما دشنام مى‏دهد، از معرفى خود بپرهيز و راه خويش پيش‏گير؛ زيرا ما در بد سرزمينى زندگى مى‏كنيم. آنچه احمد بن اسحاق بيان مى‏كند نيز در همين راستاست. او مى‏گويد: از امام عسكرى (ع) خواستم چيزى بنويسند تا خط حضرت را بشناسم و بتوانم نامه‏هاى آن بزرگوار را تشخيص دهم. امام (ع) فرمود: خط گاه با قلم درشت و زمانى با قلم باريك است؛ از اين جهت‏به خود ترديد راه مده.

سپس دوات خواست و به نوشتن پرداخت. با خود گفتم: خوب است قلم حضرت را بگيرم. پيش از آنكه سخنى به زبان آورم، حضرت قلم را به من بخشيد. روايات فوق نشان مى‏دهد كه ارتباط امام (ع) با شيعيان از دقت و ظرافت‏خاصى برخوردار بود و حضرت همواره آنان را در يك حركت هماهنگ و نظام‏مند رهبرى مى‏كرد.