دلنوشته های زیبا و خواندنی درباره امام رضا (ع)
شنبه 96/02/09
امام رضا
بعد از رکوع و سجده و بعد از قیام از دور
هر شب دو زانو می زنم با احترام از دور
دستی به روی سینه و دستی به سوی تور
وروی لبم گُل می کند : آقا سلام از دور
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
دلنوشته های زیبا و خواندنی درباره امام رضا (ع)
شنبه 96/02/09
دلنوشته های زیبا و خواندنی درباره امام رضا (ع)
دل من گم شده گر پیدا شد
بسپارید امانات رضا
واگر ازتپش افتاد دلم
ببریدش به ملاقات رضا
ازرضاخواسته بودم شاید
بگذارد که غلامش بشوم
همه گفتندمحال است ولی
دلخوشم من به محالات رضا
كفران نعمت
پنجشنبه 96/02/07
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: در روزگار گذشته قوم دانيال نبي بر اثر كفران نعمت دچار قحطي شدند و كارشان به آدم خواري كشيد.
قالت امراءة ……. (1)
ترجمه…
زن بچه داري به زن ديگر، كه او نيز فرزند داشت ، پيشنهاد كرد كه فلاني ! بيا امروز من بچه خود را مي گذارم و هر دو نفر گوشتش را مي خوريم و روز بعد تو بچه ات را بياور تا هر دو بخوريم ! گفته او مورد قبول واقع شد.
زن اول كه خود پيشنهاددهنده بود از فرزندش دل برگرفت و هر دو نفر طفلش را قطعه قطعه كردند و خوردند. نوبت بعد كه گرسنه شدند، زن اولي به دومي مراجعه كرد ولي زن دوم از كشتن بچه خود امتناع نمود و كار به خصومت و دعوا كشيد. براي حكميت به دانيال مراجعه كردند، دانيال نبي از شنيدن چنين دعوايي سخت ناراحت شد و گفت : ((كار گرسنگي به اين جا كشيده شده است ؟)) گفتند: ((بلي ! و از اين هم سخت تر شده است .))
دانيال دست به دعا برداشت و از پيشگاه الهي درخواست تفضل و رحمت نمود و خداوند قحطي را برطرف نمود.(2)
1- الكافي ، ج 6، ص 302.
2- جوان از نظر عقل و احساسات ، ج 2، ص 404.