اصلح از دیدگاه قرآن کریم و روایات ائمه اطهار (علیهم السلام)

سعه ی صدر: قال علی (علیه السلام) :
“اله الریاسه سعه الصدر”؛ ابزار ریاست سعه ی صدر است.
2 حلم: قال علی (علیه السلام) :
“الحلم راس الرئاسه”؛ بردباری مهم‌ترین رکن ریاست است.
3 متانت: قال علی (علیه السلام) :
“و لا تکن عند النغماء بطراً”؛ در هنگامی که نعمت‌ها به تو رو آرند، مغرور و خوشحال مشو.
4 استقامت: قرآن مجید می‌فرماید:
“لتبلون فی اموالکم و انفسکم و لتسمعن من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم و من الذین”
اشرکوا أذی کثیراً و إن تصبروا و تتقوا فان ذلک من عزم الامور؛ به طور مسلم در اموال و نفوس خود آزمایش می‌شوید، و از آن‌ها که پیش از شما کتاب آسمانی داده شدند [یعنی یهود و همچنین از آن‌ها که راه شرک پیش گرفتند، سخنان آزار دهنده و فراوان خواهید شنید، و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید، پس به درستی که آن از عزم امور است.]
5 صبر: حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“الصبر عون علی کل امر”؛ صبر و پایداری بر هر کاری یاور است.
6 تحمل افکار دیگران: قرآن مجید می‌فرمایند:
“و لو شاء ربک لجعل الناس امه واحده و لا یزالون مختلفین”؛ و اگر پروردگارت می‌خواست، همه‌ی مردم را امت واحد بدون هیچگونه اختلاف قرار می‌داد، ولی آن‌ها همواره مختلف اند.
7 هوشیاری: امیرالمومنین (علیه السلام) می‌فرمایند:
“من امارات الدوله الیقظه [التیقظ] لحراسه الامور”؛ از دلایل بقای دولت بیداری آگاهی وهوشیاری در حفظ و حراست امور می‌باشد.
“من دلائل الدوله قله الغفله”؛ از دلایل موفقیت کم غفلتی است.
8 سعی و کوشش: امیرالمومنین (علیه السلام) می‌فرمایند:
“ما ادرک المجد من فاته الجد”؛ کسی که کوشش نکرد به مجد و عظمت نرسید.
9 پشت کار: حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“قلیل یدوم خیر من کثیر ینقطع”؛ [چیز] کمی که مداوم باشد، بهتر از زیادی است که تداوم ندارد.
10 شجاعت: امیرالمومنین (علیه السلام) در توصیف ارزش‌های اخلاقی “مالک اشتر” با توجه به انتصاب او به عنوان فرماندار مردم مصر چنین می‌فرمایند:
“اما بعد فقد بعثت الیکم عبداً من عباد الله لاینام ایام الخوف و لا ینکل عن العداء ساعات الروع اشد علی الفجار من حریق النار”؛ اما بعد، یکی از بندگان خداوند را به سوی شما فرستادم که به هنگام خوف (مردم از جنگ) خواب به چشم راه نمی‌دهد، در ساعات ترس و وحشت از دشمن هراس نخواهد داشت و نسبت به بدکاران از شعله آتش سوزنده تر است.
11 سخنوری: اهمیت سخن گفتن به حدی است که امیرالمومنین (علیه السلام) می‌فرمایند:
“رب کلام انفذ من سهام”؛ چه بسیار سخنانی که از تیر موثرترند.
“و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی”؛ و گره از زبانم بگشا تا سخنان مرا بفهمند.
12 دشمن ستیزی: قرآن مجید می‌فرمایند:
“لا تجد قوماً یومنون بالله و الیوم الاخر یوادون من حاد الله و رسوله و لو کانوا آباء هم او ابناء هم او اخوانهم او عشیرتهم”؛ قومی را نمی‌یابی که با داشتن ایمان، به خدا و روز قیامت، با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران، فرزندان، برادران و یا خویشاوندان آنان باشند.
13 ایمان و عمل صالح: قرآن مجید می‌فرماید:
“ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن و داً”؛ کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند، خداوند رحمان محبت آن‌ها را در دلها می‌افکند.
14 محبت داشتن: قرآن مجید می‌فرماید:
“لقد جاء کم من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین روف رحیم”؛
رسولی از خود شما به سویتان آمد که رنج‌های شما بر او سخت، و بر هدایت شما اصرار دارد و نسبت به مومنین رئوف و مهربان است.
15 خوش اخلاقی: محبت و مهر پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به حدی است که قرآن مجید آن را منبعث از رحمت پروردگار به حساب آورده می‌فرماید:
“فبما رحمه من الله لنت لهم و لو کنت فطا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفرلهم”؛ از پرتو رحمت الهی در برابر آن‌ها، نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطراف تو پراکنده می‌شدند، بنابراین آن‌ها را عفو کن و برای آن‌ها طلب آمرزش نما.
16 تولی و تبری: عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) :
“الحب فی الله فریضه و البغض فی الله فریضه”؛ از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است دوستی در راه خدا و دشمنی در راه خدا تکلیف است.
امام صادق (علیه السلام) می‌فرماید:
“کل من لم یحب علی الدین و لم یبغض علی الدین، فلا دین له”؛ کسی که دوستی و دشمنی بر دین نداشته باشد، دین ندارد.
17 مدارا: امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود:
“راس السیاسه استعمال الرفق”؛ مهم‌ترین رکن سیاست به کارگیری رفق و مدار است.
و در جایی دیگر آن حضرت می‌فرماید:
“ثمره العقل مداراه الناس”؛ ثمره‌ی عقل مدارا کردن با مردم است.
“مداراه الرجال من افضل الاعمال”؛ مدارا کردن با مردم از بهترین اعمال است.
18 درخواست عمل در حد توان: امیرالمومنین علی (علیه السلام) می‌فرماید:
“اذا اردت ان تطاع فاسئل ما یستطاع”؛
اگر خواستی تو را اطاعت کنند، چیزی که مقدور باشد، طلب کن.
19 دوری از مخالفت: حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“الخلاف یهدم الرای”؛ مخالفت تصمیم گیری را نابود می‌کند.
20 شدت عمل در مواقع لازم: حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“و اخلط الشده بضغث من اللین و ارفق ما کان الرفق ارفق و اعتزم بالشده حین لا یغنی عنک الاالشده”؛ شدت و سخت گیری را، با کمی نرمش درهم آمیز، در آنجا که مدارا کردن بهتر است، مدار کن! اما آنجایی که جز با شدت عمل، کار از پیش نمی‌رود، شدت را به کار بند.
21 پرهیز از جزیی نگری: امیر المومنین علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“ان رایک لا یتسع لکل شیء ففرغه للمهم”؛ رای و فکر تو گنجایش همه چیز را ندارد، پس او را برای پرداختن به امور مهم آزاد گذار.
22 استفاده از فرصت‌ها: امام علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“و لا کل فرصه تصاب”؛ هر فرصتی باز نمی‌گردد.
در همین مورد امام حسن (علیه السلام) می‌فرمایند:
“الفرصه سریعه الفوت بطیئه العود”؛ فرصت با سرعت از بین می‌رود و به کندی باز می‌گردد.
امام صادق (علیه السلام) از امیر المومنین علی (علیه السلام) نقل می‌کند:
“ایاکم و التسویف فی العمل بادروا به اذا امکنکم”؛ بر حذر باشید از عقب انداختن کارها، هنگامی که امکان کاری برایتان به وجود آمد، اقدام کنید.
23 پرهیز از لجاجت: حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“اللجاج یفسد الرای”؛ لجاجت، فکر و اندیشه انسان را فاسد می‌کند.
و باز می‌فرمایند:
“لیس للجوج تدبیر”؛ افراد لجوج عاقبت اندیشی ندارند.
24 کنترل و نظارت: امیرالمومنین (علیه السلام) در نامه‌ی خود به مالک اشتر می‌فرمایند:
سپس با فرستادن ماموران مخفی، راستگو و با وفا، کارهای آنان ا زیر نظر بگیر، زیرا بازرسی مداوم پنهانی سبب می‌شود که آنها به امانت داری و مدارا کردن با زیر دستان ترغیب شوند
در این مورد امام رضا (علیه السلام) فرموده‌اند:
“پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) همواره هنگامی که لشگریان را برای جنگ اعزام می‌نمودند و به امیران اطمینان نداشتند، فردی مورد اعتماد به همراه او می‌فرستادند که از او به آن حضرت خبر برساند”
25 ارزیابی نیروها: حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“افه الاعمال عجز العمال”
آفت و بلای کارها ناتوانی کارگزاران است.
26 تشویق نیکوکاران: از امیرالمومنین علی (علیه السلام) نقل شده است:
“هرگز نباید افراد نیکوکار و بدکار در نظرت مساوی باشند، زیرا این کار سبب می‌شود که افراد نیکوکار در نیکی‌هایشان بی رغبت شوند و بدکاران در عمل بدشان تشویق گردند، و هر کدام از این‌ها را مطابق کارش پاداش ده”.
27 تنبیه خطاکاران: اگر یکی از آن‌ها دست به خیانت زد و ماموران سری تو متفقاً چنین گزارشی را دادند، به همین مقدار از شهادت قناعت کن و او را زیر تازیانه‌ی کیفر بگیرد و به مقدار خیانتی که انجام داده، او را کیفر نما، سپس وی را در مقام خواری و مذلت بنشان و نشان خیانت را بر او بنه و گردن بند ننگ و تهمت را بر گردنش بیفکن و او را به جامعه معرفی کن
28 عفو و گذشت: قرآن مجید می‌فرماید:
“و منهم الذین یؤذون النبی و یقولون هو اذن قل اذن خیرٍ لکم”؛ از آن‌ها کسانی هستند که پیامبر را آزار می‌دهند و میگویند او خوش باور و گوشی است بگو خوش باور بودن او به نفع شماست.
حضرت علی (علیه السلام) به مالک اشتر چنین می‌فرمایند:
“گاه از آن‌ها لغزش و خطا سر می‌زند، ناراحتی‌هایی به آنان عارض می‌گردد، به دست آنان عملاً یا به طور اشتباه کارهایی انجام می‌شود در این مورد از عفو و گذشت خود آن مقدار به آن‌ها عطا کن، که دوست داری خداوند از عفوش به تو عنایت کند، زیرا تو مافوق آن‌ها و پیشوایت مافوق تو و خداوند ما فوق کسی است که تو را زمامدار قرار داده است”
29 استفاده از تجربه: حضرت علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“العقل غریزه یزید بالعلم بالتجارب”
عقل غریزه ای است که با علم و تجربه زیاد می‌شود.
آن حضرت در جای دیگری می‌فرمایند:
“کسی که کم تجربه بود فریب خورد و کسی که تجربه‌اش زیاد بود لغزش‌هایش کم گردید”.
30 مشورت کردن: پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در موارد بسیاری با اصحاب مشورت نموده و نظر آن‌ها را عمل می‌نمایند:
“حق علی العاقل ان یستدیم الاسترشاد و یترک الاستبداد”؛ بر عاقل حق است که همواره از دیگران راهنمایی بخواهد و استبداد را ترک کند.
31 در نظر داشتن رضایت الهی: امیر المومنین علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“و هرگز خداوند را به خاطر رضایت احدی از مخلوقاتش به خشم نیاور، چرا که خداوند جای همه کس را می‌گیرد و کسی نمی‌تواند جای خداوند را بگیرد”
عدالت داشتن: امیرالمومنین علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“من عدل نفذ حکمه”؛ کسی که عادل باشد، حکمش نفوذ خواهد کرد.
33 رسیدگی به مشکلات: رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمایند:
“همانا خداوند بندگان را در مورد آبرویشان مورد سوال قرار می‌دهد، همان گونه که در مورد اموالشان سوال می‌کند و می‌فرماید: ای بنده‌ی من! به تو نعمت آبرو دادم، پس آیا با این آبرو مظلومی را کمک کردی؟ و به فریاد غمگینی رسیدی؟”
34 دوری از خائین: امیرالمومنین علی (علیه السلام) می‌فرمایند:
“من خانه وزیره فسد تدبیره”؛ هیچ گاه خود را در زمانی طولانی از رعیت پنهان مدار! چرا که دور بودن زمامداران از چشم رعایا، موجب نوعی محدودیت و بی اطلاعی نسبت به امور مملکت است، و این چهره پنهان داشتن زمامداران، آگاهی آن‌ها را از مسائل نهایی قطع می‌کند.
بنابراین، با تحقیقات صحیح،‌ در صدد شناخت اصلح باشیم،‌ و ببینیم چه کسی شایسته‌تر است. باید نهایت دقت را به کار بریم تا در بین کاندیداها، آن کسی را که صلاحیتش بیشتر است، برگزینیم. باید اوصاف رئیس‌جمهور خوب را مرور کنیم و سپس آنرا با کاندیداها تطبیق دهیم و بهترین فرد را بشناسیم و به او رای دهیم.

انتخاب اصلح از نگاه اسلام

مجلس در جامعه امروز این نماد روشن حاکمیت ملی و مردم سالاری دینی است و در میان نهادهای حکومتی به عنوان مظهر اراده ملت در حاکمیت بر سرنوشت خود می‌درخشد. مجلس برخاسته از شرکت مسئولانه و با شکوه مردم در انتخابات و پشتوانه محکم و متین استقلال و لنگر ثبات کشور است. برای خنثی نمودن توطئه‌های دشمن در تضعیف نظام باید مجلسی کارآمد، مقتدر، انقلابی و نمایندگانی با تقوا، امین، پرتلاش، متخصص، متعهد، شجاع و انقلابی داشته باشیم.
انتخاب اصلح مورد اشاره در کلام وحی در قرآن کریم و همچنین ائمه اطهار (ع) می‌باشد.

معیارهاى گزینش در نامه 53 نهج البلاغه

الف) معیارهاى مثبت

1. قدرت تفكر و نفوذ اجتماعى؛

در حالیكه تو بهترین جانشین را از میان مردم به جاى آنها (طاغوتیان) خواهى یافت؛ از كسانى كه از نظر فكر و نفوذ اجتماعى كمتر از آنها نیستند و بار گناهان آنها را بر دوش ندارند. ( فراز15)

2. صراحت بیشتر در اظهار حق؛

سپس (از میان آنان) افرادى را كه در گفتن حق از همه صریحترند مقدم دار.

3. كمتر كمك كردن به زمامدار در آنچه خدا دوست ندارد؛

و افرادى كه در مساعدت و همراهى نسبت به آنچه خداوند براى اولیایش دوست نمى‏دارد، به تو كمتر كمك مى‏كنند. (فراز 18)


 

4ـ ورع و صدق و راستى؛

به اهل ورع و صدق و راستى بپیوند. (فراز 19)

5. نیكوكارى؛

پس كارهایت را به نیكوكارترین آنها بسپار. (فراز 52)

6. جامعیت در صفات پسندیده اخلاقى؛

و نامه‏هاى سرى و نقشه‏ها و طرحهاى مخفى خود را در اختیار كسى بگذار كه در همه خوهاى پسندیده از دیگران جامعتر باشد. (فراز 52)

7. خوش سابقه‏تر بودن نزد مردم؛

پس بر كسانى اعتماد كن كه در میان مردم خوش سابقه‏ترند. (فراز 53)

8. شهرت به امانتدارى؛

و به امانتدارى در میان مردم معروفترند. (فراز 53)

 

ب) معیارهاى منفى

1. سابقه مسئولیت در دستگاه طاغوت (یارى گناهكاران و دوستى با ستمگران)؛

«بدترین وزیر و معاون براى تو كسى است كه وزیر و معاون زمامدارانِ بد و اشرار پیش از تو بوده‏اند… آنان همكار گناهكاران و برادر ستمكارانند». (فراز 17)

2. گناه و معصیت؛

«كسانى كه در انجام كارهاى حرام با گناهكاران و اشرار شریك و یار بوده‏اند نباید محرم اسرار تو باشند». (فراز 17)

3. سركشى و عدم ظرفیت روحى؛

«(برگزین) از میان كسانى كه موقعیت و مقام، آنان را مست و مغرور نسازد تا در حضور بزرگان و سران، نسبت به تو مخالفت و گستاخى كنند». (فراز 52)

براى گزینش، یك معیار اساسى و كلى وجود دارد كه از آن با عنوان «شایستگى» یا «صلاحیت» یاد مى‏شود و همه معیارهاى جزئى از آن منشعب مى‏گردد
4. كوتاهى در امور ذیل به سبب غفلت و فراموشى؛

و در اثر غفلت، كوتاهى ننماید در:

الف) رساندن نامه‏هاى كارگزاران زمامدار به او (فراز 52)

ب) دادن پاسخ شایسته از طرف زمامدار به نامه‏هاى كارگزاران وى (فراز 52)

5. سست بستن قراردادها؛

باید قراردادهایى كه براى تو تنظیم مى‏كند سست و آسیب‏پذیر نباشد. (فراز 52)

6. ناتوانى در حل و فصل قراردادهاى مسأله‏دار؛

و از یافتن راه حل براى قراردادى كه به زیان تواست، عاجز نباشد. (فراز 52)

7. جهل نسبت به جایگاه و مرتبه خویش و دیگران؛

و نسبت به ارزش و منزلت خویش در كارها ناآگاه و بى‏اطلاع نباشد.

كه شخص ناآگاه از منزلت خویش، از ارزش و جایگاه دیگران ناآگاهتر خواهد بود. (فراز 52)

8. ظاهرسازى و تظاهر به خوش خدمتى؛

سپس در انتخاب آنان هرگز به فراست و خوش‏بینى و خوش گمانى خود تكیه مكن، چرا كه مردان زرنگ طریقه جلب‏نظر و خوش‏بینى زمامداران را با ظاهرسازى و تظاهر به خوش خدمتى خوب مى‏دانند، در حالى كه در پشت این ظاهر جالب هیچ‏گونه امانتدارى و خیرخواهى وجود ندارد. (فراز 53)

9. مغلوب بزرگى كارها شدن؛

باید براى هر بخشى از كارهایت رئیسى انتخاب كنى كه كارهاى مهم وى را مغلوب و درمانده نسازد. (فراز 54)

10. پریشان شدن از فراوانى كار؛

و كثرت كارها او را پریشان و خسته نكند. (فراز 54)

آیه عشق

ادْعُ إِلىَ‏ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالحِْکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الحَْسَنَةِ وَ جَدِلْهُم بِالَّتىِ هِىَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِین‏ 
یا محمّد (ص) مردم را با حکمت و موعظه نیکو به سوى راه و دین پروردگارت دعوت کن، و با ایشان به طریقى که نیکوتر است استدلال نما ، پروردگارت بهتر می ‏داند چه کسانى از راهش گمراه شده و چه کسانى هدایت یافته ‏اند.

                                                                                                                      سوره نحل آیه 125

توسل و عشق به اهل بیت (علیهم السلام) در سیره بزرگان

حضرت آیت الله بهجت
حضرت آیت الله بهجت از عارفانی کامل و الهی است که با قدرت خداوند متعال به مقاماتی رسیده که می توانست عوالمی از غیب را مشاهده کند در باره ائمه معصومین علیهم السلام  و توسل به مقام شامخ و والای بزرگواران می‌فرماید:

امام عین الله ناظره است …امام زنده است، ناظر است قادر و مقتدر است. ائمه(علیهم السلام) حاضرند، می ‎بینند،جواب می دهند … التفات ما كم است… زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید. اگر حال داشتید به حرم بروید… اگر حالتان مساعد نیست به كار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل كنید و به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید… همه زیارت نامه‎ها مورد تایید هستند. زیارت جامعه كبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهّم است. قلب شما بخواند ، با زبان قلب بخوانید…