نماز خواندن در خانه ای که سگ باشد، صحیح است؟
شنبه 96/03/06
نماز خواندن در خانه ای که سگ باشد، صحیح است؟
نماز خواندن
آیا در خانه ای که سگ نگهداری می شود عبادت و دعای کسی که در آن خانه هست مورد قبول واقع نمی گردد
آیا در خانه ای که سگ نگهداری می شود عبادت و دعای کسی که در آن خانه هست مورد قبول واقع نمی گردد
پرسش
آیا درست است می گویند در خانه ای که در آن سگ نگاهداری می شود عبادت و دعای کسی که در آن خانه هست مورد قبول خداوند واقع نمی گردد؟
پاسخ اجمالی
اگر نگهداری سگ برای منافع واقعی مانند نگهبانی منازل، دام و یا شکار و یا جهت کاربردهای جدیدی همانند جستجوی مواد منفجره، مواد مخدر و نیز عملیات امداد و نجات در زلزله ها و بلایای طبیعی و موارد مشابه دیگری باشد اشکالی ندارد اما اگر تنها برای سرگرمی و بدون داشتن فایدة قابل اعتنایی باشد، این کار موجب قبول نشدن برخی عبادات می گردد.
پاسخ تفصیلی
نگهداری سگ در دو شیوه متفاوت آن از نظر اسلام دارای دو حکم متفاوت است به این ترتیب که:
الف: گروهی از سگها دارای منافع واقعی برای انسانها بوده و از آنها برای نگهبانی منازل، دام و یا شکار استفاده می شده که اکنون کاربردهای جدیدی همانند جستجوی مواد منفجره، مواد مخدر و نیز عملیات امداد و نجات در زلزله ها و بلایای طبیعی و موارد مشابه دیگری نیز به کاربردهای قبلی سگ ها اضافه گردیده است .
نظر به اینکه از دیدگاه اسلام، انسان اشرف مخلوقات بوده و سایر موجودات در خدمت انسان می باشند[1]، سگ ها نیز استثنایی بر این قاعده نبوده و نگهداری آنها در صورت داشتن فایده و کاربردی واقعی، ایرادی ندارد که نمونه ای از آن را در قرآن نیز می یابیم که سگ اصحاب کهف همانند خود آنها به غار رفته و در ورودی غار به استراحت می پرداخته است[2] .
در جای دیگری از قرآن، به شکار توسط سگ آموزش دیده اشاره شده است[3] که فقهای بزرگوار از جمله حضرت امام (ره) بر مبنای آن، خوردن حیواناتی که توسط سگ شکار شده را ؛حتی اگر شرایط عادی ذبح شرعی در آن رعایت نشده باشد؛ مجاز شمرده شده اند[4] .
ب: در شیوه ای دیگر، نگهداری سگ توسط انسان، برای استفاده از فواید و منافع آن نبوده بلکه تنها برای سرگرمی و خوشگذرانی می باشد .
دین اسلام از اساس با سرگرمی های بی فایده ای که هیچ منفعتی برای انسانها نداشته بلکه آنان را از یاد خدا و نیز حضور در اجتماع و انجام کارهای مفید و یاری هم نوعان باز می دارد مخالف است، و این مخالفت، اختصاصی هم به نگهداری سگ ندارد بلکه شامل سرگرمی های دیگری از این نوع، همانند قماربازی[5] و گوش فرادادن به افسانه ها[6] و حتی رفتن به شکار تفریحی نیز می گردد[7] .
از سوی دیگر، دین اسلام تمام سگ ها را به هر دلیل نجس دانسته است[8] و پاک نگاه داشتن منزل و لباس که درستی نماز، وابسته به آن است با نگهداری سگ دشوار خواهد بود .
با نگاهی در تاریخ و بررسی زندگی حکمرانان عیاش و بی توجه به وضعیت مردم ملاحظه می نماییم که بسیاری از آنها، فرصت زیادی را با نگهداری و سرگرم شدن با سگ و میمون و پرندگان شکاری و غیره از دست داده و از رسیدگی به امور مردم که وظیفة اصلی شان بوده باز می ماندند . از یزید بن معاویه به عنوان نمونه ای از این دست حکمرانان می توان نام برد که سالار شهیدان امام حسین (ع) در نامه اعتراض خود به معاویه در مورد ولایتعهدی یزید ، باده گساری و سگ بازی را از جمله صفات زشت اخلاقی او برشمرده اند[9] .
بعد از مشخص شدن تفاوت میان دو شیوه متفاوتی که بیان شد، باید گفت که پاسخ پرسش شما این است که در فرض اول، نگهداری سگ ایرادی نداشته و به نماز و دعایتان نیز آسیبی وارد نمی نماید و تنها باید مراعات پاکیزگی را برای عبادات از یاد نبرید، اما در فرض دوم، نگهداری سگ به خودی خود موجب رویگردان شدن خداوند و فرشتگان رحمت خداوندی از خانه ای است که در آن ، سگ نگهداری می شود و در این زمینه نیز در کتابهای روایی ما فصل مشخصی آورده شده که در آن به بیان روایات نقل شده در این موضوع می پردازد[10] که ترجمة بخشی از یک روایت را نگاشته و در صورت علاقمندی می توانید با مراجعه به این کتابها ، سایر روایات را نیز ملاحظه نمایید :
امام صادق (ع) می فرمایند : در خانه ای که در آن سگ نگهداری می شود، نماز گزارده نمی شود، زیرا فرشتگان داخل خانه ای که در آن سگ نگهداری شود نمی گردند، مگر اینکه سگ شکاری بوده و او را در قسمت جداگانه ای نگهداری نمایند که در این صورت ایرادی ندارد[11] .
برای تکمیل پاسخ، بیان دو نکته نیز ضروری است :
اول: اینکه اسلام با اصل سرگرمی مخالف نیست، بلکه پیامبر اکرم (ص) در وصیت خود خطاب به امیر المؤمنین(ع) می فرمایند : هر انسان عاقل باید فرصتهای زندگی خود را به سه قسمت تقسیم نماید که یک قسمت آن را با عبادت و راز و نیاز با خدا سپری نموده و قسمتی دیگر را به تلاش اقتصادی جهت تأمین هزینه های زندگی اختصاص داده و قسمت سوم را به سرگرمی های حلال بپردازد[12]، و در برخی روایات ، این نوع سرگرمی، کمکی برای انجام بهتر سایر وظایف انسان تلقی شده است[13] .
دوم: اینکه تأکید اسلام بر خودداری از نگهداری سگ در منزل ، منافاتی با برخورد مهربانانة انسانها با این حیوان به عنوان موجودی زنده و بخشی از طبیعت ندارد و روایات فراوانی وجود دارد که محبت به حیوانات را موجب آمرزش گناهان دانسته که به یکی از آنها اشاره می نماییم:
رسول گرامی اسلام فرمودند: بانویی در بیابانی عبور می نمود و برای رفع تشنگی در اطراف چاه آبی توقف کرده و آب نوشید و تصمیم داشت که به راه خود ادامه دهد که ناگاه با سگی روبرو شد که از شدت تشنگی زبان خود را به خاک مرطوب می مالید . آن بانو با خود گفت : این سگ هم همانند خودم تشنه است ، سپس چکمه خود را پر آب کرده و با دستان خود آن سگ را سیراب نمود که خداوند به پاسداشت این کار نیک ، گناهان آن بانو را بخشید. یاران پیامبر(ص) به ایشان عرض نمودند که آیا محبت ما به حیوانات نیز موجب اجر و پاداش است ؟ رسول اکرم(ص) در پاسخ فرمودند که در محبت به هر موجود زنده ، اجر و پاداشی نهفته است[14] .
پرسش ما این است که با وجود سرگرمی های سالم و حلالی همانند دیدار با دوستان و بستگان، گفتگو با همسر و فرزندان، عیادت از بیماران و ازکارافتادگان، ورزش های سالم و مفید، مسافرت های زیارتی و سیاحتی و موارد بسیاری از این قبیل که علاوه بر سرگرم شدن، تأمین کنندة دین و دنیای اشخاص نیز می باشد، آیا سزاوار است که انسان در پی سرگرمی هایی بوده که فایده ای جز اتلاف وقت و هزینه نداشته و مهم تر از آن، ممکن است که ناخشنودی خداوند را نیز در پی داشته باشد.
نظر مراجع در رابطه با بازی شطرنج و پاسور
شنبه 96/03/06
نظر مراجع در رابطه با بازی شطرنج و پاسور
احکام بازی شطرنج و پاسور
اگر مکلّف تشخیص دهد که در حال حاضر شطرنج از آلات قمار محسوب نمی شود، ساخت و خرید و فروش و بازی با آن بدون شرط بندی اشکال ندارد. همچنین با فرض مذکور، آموزش آن هم بدون اشکال است.
حضرت امام قدس سره می فرمایند: اگر احراز شود یعنی مکلف یقین کند که پاسور و شطرنج از آلت قمار بودن خارج شده بازی با آن ها بدون برد و باختی اشکال ندارد، ولی تا احراز نشود باید بازی نکنند(استفتائات حضرت امم، ج 2، ص 10و11)
مقام معظم رهبری می فرمایند:
اگر مکلّف تشخیص دهد که در حال حاضر شطرنج از آلات قمار محسوب نمی شود، ساخت و خرید و فروش و بازی با آن بدون شرط بندی اشکال ندارد. همچنین با فرض مذکور، آموزش آن هم بدون اشکال است.
و بازی با ورق هایی که عرفاً آلات قمار محسوب می شوند، مطلقا جایز نیست. ولی بازی با ورق هایی که عرفاً آلت قمار محسوب نمی شوند، بدون شرط بندی اشکال ندارد و به طور کلّی بازی با هر چیزی که مکلف تشخیص دهد از آلات قمار است و یا در آن شرط بندی شود به هیچ وجه جایز نیست و بازی با هر وسیله ای که جزء آلات قماریه حساب نیاید بدون شرط بندی اشکال ندارد. (ترجمه اجوبة الاستفتائات رهبری، چاپ جدید، ص 246 و 247)
آیت الله فاضل لنکرانی)ره) می فرمایند:
نظر اینجانب در این مسئله همانند نظر حضرت امام قدس سره است، ولی امام در جواب سوال مجدد فرموده اند تا احراز نشود نباید بازی کنند و نظر این جانب نیز همین است و در این جهت فرقی بین زمان ها نیست(جامع المسائل آیة الله فاصل، ج 2، ص 293، س 939 و جامع المائل، ج 1، ص 247)
مرحوم آیت الله گلپایگانی(ره) می فرمایند:
بازی با آلات قمار مثل نرد و شطرنج و پاسور حرام است اگر چه قصد برد و باخت نداشته باشند.
آیة الله بهجت:
بازی کردن با آلات قمار، از قبیل نرد و پاسور و شطرنج با برد و باخت حرام قطعی است و بدون برد و باخت احتیاط در ترک است. در شطرنج احتیاط اشدّ است(توضیح المسائل آیة الله بهجت، مسائل متفرقه، ص 2.)
توضیح: مقصود از احتیاط در هر دو مورد احتیاط واجب است.
آیت الله صافی گلپایگانی (مد ظله العالی ) می فرماید:
بازی با شطرنج ولو بدون برد و باخت باشد و حضور در مجلسی که شطرنج بازی می کنند اشکال دارد و بازی با ورق و هر آلت قمار دیگر ولو بدون برد و باخت باشد، به نظر اینجانب حرام است. (جامع الاحکام آیة الله صافی، ج 1، ص 302، س 1040 و 1041)
آیت الله سیستانی )مدظله العالی )می فرمایند:
شطرنج مطلقا حرام است و پاسور اگر همچنان در عرف قمار باشد بازی بدون برد و باخت با آن به احتیاط واجب جایز نیست. (مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید، ص 189.)
آیت الله نوری همدانی (مدظله العالی )می فرمایند:
بازی با آلات قمار کلاًّ حرام می باشد، مگر از آلت قمار بودن خارج شده باشد. (هزار و یک مساله فقهی، مجموعه استفتائات آیة الله نوری، ج 2، ص 167، س 559)
آیت الله تبریزی می فرمایند:
بازی با آلات معروفه قمار، چه با برد و باخت مالی باشد و چه بدون آن جایز نیست، و شطرنج تا وقتی که محرز نشود که از آلت قمار بودن خارج شده به طوری که در هیچ مجتمع قمار یا آن متعارف نباشد، بازی با آن چه با برد و باخت مالی باشد یا بدون آن جایز نیست.(استفتائات جدید، آیة الله تبریزی، ص 204، ص 981)
آیت الله مکارم شیرازی (مد ظله العالی )می فرمایند:
بازی با آلات قمار، هر چند بدون برد و باخت باشد اشکال دارد و خرید و فروش و نگهداری آلات قمار حرام است و اگر شطرنج در عرف عام از صورت قمار خارج شده باشد و به عنوان ورزش شناخته شود، مانعی ندارد، خواه با کامپیوتر باشد یا غیر آن. (استفتائات جدید آیت الله مکارم، ج 2، ص 238)
دلیل وجود پرده بکارت در دختران
شنبه 96/03/06
دلیل وجود پرده بکارت در دختران
احکام بانوان
خلاصه پرسش
الف. دلیل وجود پرده بکارت در دختران چیست تا بر خلاف پسران حتی با یک بار گناه، آبرویشان تا آخر رفته و توبه نیز برای برگرداندن آبرو کارساز نباشد؟ ب. آیا مردان با مشاهده فقدان بکارت، می توانند همسرانشان را متهم کنند؟
پرسش
چرا در وجود دختران بکارت قرار داده شده و با یک بار گناه آبرو از آنان ریخته می شود ولی در پسران اگر گناه کنند تنها مورد غضب پروردگارند. پسران با توبه کردن پاک می شوند ولی دختران با توبه کردن پاک می شوند ولی بکارت به آنان بر نمی گردد، پس خداوند عدل خود را میان دختر و پسر برقرار نکرده پس عادل نیست و …. با تشکر
پاسخ اجمالی
پروردگار با توجه به مصالح و حکمت ها، احکامی را وضع کرده و تفاوت هایی را به وجود آورده. در همین راستا، با آن که وجود پردۀ بکارت در دختران، انگیزه ای برای حفظ هر چه بیشتر پاک دامنی به شمار می رود، اما بر اساس موازین اعلام شده دینی، فقدان آن را نمی توان لزوماً ناشی از انحراف اخلاقی یک دختر بر شمرده، او را به روابط نامشروع متهم ساخته و آبرویش را در جامعه ریخت. برای توضیحات بیشتر، پاسخ تفصیلی را مطالعه فرمایید.
پاسخ تفصیلی
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا به سه نکته توجه فرمایید:
1. در پاره ای از جرائم، کیفر مردان سنگین تر از کیفر زنان است. به عنوان نمونه مجازات مرد مرتد، مرگ است، اما مجازات زن مرتد، حبس است تا زمانی که توبه کند.
2. می دانیم که دست قطع شده، لزوما نشانگر دزدی صاحبش نیست و ممکن است این دست بر اثر حوادث طبیعی از بین رفته و یا اساساً فردی به صورت مادرزادی، معلول پا به جهان بگذارد، اما این دلیلی نیست که قطع دستان دزد را زیر سؤال برده و این مجازات را موجب آبروریزی افرادی بدانیم که مرتکب گناهی نشده، اما دست خود را از دست داده اند و یا سارقانی که از گناه خویش توبه نموده اند.
3. با توبۀ حقیقی، خداوند گناهان انسان را بخشیده و از گذشتۀ او چشم پوشی خواهد کرد و در این ارتباط، تفاوتی نخواهد کرد که فرد توبه کننده، مرد باشد یا زن، گناه او بر دیگران آشکار شده باشد و یا از دید آنان مخفی مانده باشد و … .
بعد از اشاره به این نکات آغازین، به اصل پاسخ بر می گردیم و آن را با اختصار در دو قسمت مورد ارزیابی قرار خواهیم داد:
1. از بین رفتن پردۀ بکارت، لزوماً به معنای ارتکاب گناه توسط یک دختر نیست. چه بسا او بر اثر حادثه ای مانند پرت شدن از بلندی دچار این مشکل شده است. در روایت است که چه بسا پردۀ بکارت بدون همبستر شدن نیز از بین می رود با حادثه، لغزیدن و یا سقوط![1]
در همین راستا، خارج از انسانیت و اخلاق است اگر مردی با مشاهدۀ فقدان پردۀ بکارت در همسرش و بدون تحقیق لازم او را متهم به رابطۀ نامشروع کند و اگر مردی اقدام به متهم نمودن زنش نموده و دلیلی جز فقدان پرده بکارت نداشت، دادگاه می تواند با شکایت زن، آن مرد را به حد قذف (80 ضربه شلاق) محکوم نماید!
2. همان گونه که خطر یک مرد مرتد برای جامعه بیش از یک زن مرتد بوده و شاید به همین دلیل، کیفر سنگین تری برای او در نظر گرفته شده است، در مقابل، می دانیم که خطر یک دختر منحرف اخلاقی برای جامعه، بسیار بیشتر از یک پسر منحرف است. دلیل واضح این ادعا آن است که فاحشگانی در سراسر دنیا بدون آن که اختصاص به کشور یا مذهب خاصی داشته باشند، وجود دارند. آنان شغل خود را روسپیگری و تأمین نیازهای جنسی مردان به صورت نامشروع قرار داده اند در حالی که به ندرت، مردانی را می توان یافت که تأمین نیاز جنسی زنان را به عنوان شغل و منبع درآمدی برای خود برگزیده باشند.
به عبارت دیگر، با توجه به جذابیت های موجود در زنان، یک زن منحرف می تواند مردان زیادی را به انحراف بکشاند، اما عکس این اتفاق کمتر پیش می آید. شاید به این دلیل باشد که وجود پرده بکارت به عنوان عاملی بازدارنده از وقوع در چنین انحرافاتی که کیان جامعه و بنیاد خانواده را با خطرات فراوانی روبرو می کند، می تواند مفید ارزیابی شود. از بین رفتن بکارت به تنهایی جرمی نیست که کیفری برای آن در نظر گرفته شود، اما می تواند عاملی باشد که همسر آینده را به تحقیق بیشتر در مورد گذشتۀ زن وادارد و همین احتمال کافی است تا دختران در پاک دامنی خود کوشاتر باشند.
با این دیدگاه، همان گونه که بیان شد، از بین رفتن پرده بکارت به خودی خود، دلیلی بر انجام گناه نیست و حتی اگر به صورت نامشروع، دختری بکارت خود را از دست داد، امکان و مشروعیت ازدواج از او سلب نخواهد شد و در صورت توبۀ واقعی، مورد آمرزش پروردگار نیز قرار خواهد گرفت، اما همین که باکره بودن، یکی از نشانه های پاک دامنی به شمار آمده و در صورت فقدان آن، هر دختر، خود را ملزم به ارائه توضیحاتی به همسر آیندۀ خود می داند -علی رغم برخی مشکلاتی که ممکن است در این زمینه به وجود آید- اما وجود پرده بکارت در کلیت آن هم به نفع زنان و هم به نفع جامعه است.
تمام اینها هم در صورتی است که دختری بخواهد با مردی پاک دامن ازدواج کند که پاک دامنی همسرش برای او به عنوان یک معیار ارزشی به شمار می آید، اما مردان بسیاری هستند که به دلیل پایبند نبودن خود به این معیارها و ارزش ها، گذشتۀ پاک همسرشان نیز شاید برایشان اهمیت چندانی نداشته باشد و طبیعی است که دختران منحرف، نباید در انتظار ازدواج با مردانی پاک دامن بوده، بلکه باید با منحرفانی چون خود وصلت نمایند همان گونه که در آیۀ 26 سورۀ نور به این موضوع اشاره شده است.[2]
وجود این ویژگی در دختران و فقدان آن در پسران نیز نشانی از ناعدالتی نیست؛ زیرا همان گونه که در ابتدا گفته شد، پسران در برخی جرائم، کیفر سنگین تری دارند و نیز تکالیف سنگینی چون جنگ و جهاد بر عهدۀ آنان نهاده شده که دختران از آن معاف هستند و اگر در مورد دیگر، نگهداری نشان پاک دامنی تنها در مورد دختران نمود دارد، نمی توان آن را ناعادلانه دانست؛ زیرا طبیعی است که پروردگار با توجه به توانایی ها و ویژگی هایی که در دو جنس مرد و زن به وجود آورده، درخواست ها و تکالیف مختلفی را نیز برای آنان در نظر بگیرد.
در ذیل، به برخوردهایی که یک مرد بعد از پی بردن به باکره نبودن زن می تواند داشته باشد، اشاره می کنیم:
اول. فقط بدون هیچ کنایه ای باکره نبودنش را به او خاطر نشان سازد که در این صورت، گناهی مرتکب نشده است. در ارتباط با وضعیت مردی که به همسرش گفت که من تو را باکره نیافتم از امام صادق (ع) پرسشی یه عمل آمد. ایشان فرمودند (تنها بیان این مطلب) ایرادی ندارد و ممکن است پرده بکارت بدون همبستری نیز از بین برود.[3]
دوم. صراحتاً همسر خود را متهم به روابط نامشروع نکند، اما با اعلام عدم بکارت، با گوشه و کنایه، همسر خود را آزار داده و غیر مستقیم او را متهم کند که در این صورت مرد، مستحق مجازات تعزیر خواهد بود.
مردی (با کنایه) به زنش گفت: هنگامی که با تو ازدواج کردم، باکره نبودی! از امام در این مورد پرسیدند. ایشان فرمود که باید این مرد شلاق بخورد. پرسیده شد که اگر دوباره حرف خود را تکرار کرد؟ امام فرمود شلاق می خورد تا از این سخنان کنایه آمیز دست بردارد. راوی در ادامه روایت، توضیح می دهد که مراد امام از شلاق، هشتاد ضربه حد قذف نبوده، بلکه شلاق تعزیری است تا منجر بدان شود که زن با ایمانی از جانب همسرش با کنایه و تعریض، مورد اذیت و آزار واقع نشود.[4]
سوم. با مشاهده فقدان بکارت، مرد مستقیماً همسرش را متهم به روابط نامشروع کند که در این صورت چنانچه گفته شد، در صورت شکایت زن، می توان مرد را به مجازات و حد قذف محکوم نمود.
چهارم. اگر مرد، همسرش که فاقد بکارت بود را بعد از ازدواج نیز مقید به احکام شرعی ندیده و مشاهده می کند که او همچنان در ارتباط با جنس مخالف و گفت و گو با آنان بی پروا عمل می کند، طبیعی است که به گذشتۀ او نیز بدگمان شده و تحقیقاتی به عمل آورد. البته تا زمانی که مستندات کافی و محکمه پسند برای اثبات روابط نامشروع به دست نیاورد، نمی تواند همسرش را متهم کند، اما اگر شک و تردید زیادی نسبت به او داشت، می تواند بعد از پرداخت حقوق شرعی همسرش، از او جدا شود.
پنجم. و در نهایت، اگر همسرش را بعد از ازدواج، بانویی مقید به رعایت اصول شرعی و اخلاقی بیابد و از وضعیت فعلی او مطمئن باشد، نباید فقدان بکارت را دست آویزی برای آزار و اذیت او قرار دهد و باید به خود بباوراند که ممکن است این موضوع بر اثر حادثه ای ناخواسته ایجاد شده و حتی اگر فقدان بکارت همسرش ناشی از گناهی بوده که او در گذشته انجام داده، امروزه که او از گناهش پشیمان است، نباید با یادآوری آن، او را دل آزرده کند و به این آیۀ قرآن بیاندیشد که «باید بگذرند و چشم پوشی کنند! آیا دوست ندارید که پروردگار – به پاداش این چشم پوشی - از گناهان شما بگذرد؟!»
آداب خاص توبه و استغفار
شنبه 96/03/06
آداب خاص توبه و استغفار
حقیقت توبه، پشیمانی قلبی است؛ پشیمانی که در عمل خود را نشان می دهد
آداب خاص توبه و استغفار
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «هر بندهای که گناهی کرد، پس برخیزد و طهارت کند (وضو بگیرد) و دو رکعت نماز بخواند و از خداوند طلب آمرزش نماید، بر خدا است که توبهاش را بپذیرد، چون خود فرموده است: هر کس کار زشتی کند یا به خودش ستم نماید، پس استغفار کند، خدا را آمرزنده و مهربان مییابد
حقیقت توبه، پشیمانی قلبی است؛ پشیمانی که در عمل خود را نشان میدهد که مهمترین نمُود آن انجام واجبات و تدارک و قضای آن چه عمل نشده و ترک محرّمات است. با همین مقدار توبه تحقق پیدا میکند. توبه آداب خاصی دارد که باید آن را از مستحبات توبه دانست که عبارتند از:
1- سه روز روزه گرفتن
امام صادق(علیه السلام ) میفرماید: توبه نصوح که خداوند به آن امر فرموده، روزه گرفتن روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه است. (1)
2- غسل توبه
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) میفرماید: بندهای نیست که گناهی کند (هر چه و هر اندازه که باشد) سپس پشیمان شود و توبه کند مگر این که خداوند به مغفرت و آمرزش به او نظر کند، سپس پیامبر به شخصی که میخواست توبه کند فرمود: «برخیز و غسل کن و برای خدا سجده نما». (2)
3- خواندن دو یا چهار رکعت نماز
امام صادق (علیه السلام) میفرماید: «هر بندهای که گناهی کرد، پس برخیزد و طهارت کند (وضو بگیرد) و دو رکعت نماز بخواند و از خداوند طلب آمرزش نماید، بر خدا است که توبهاش را بپذیرد، چون خود فرموده است: هر کس کار زشتی کند یا به خودش ستم نماید، پس استغفار کند، خدا را آمرزنده و مهربان مییابد». (3)
اگر کسی این عمل را در غیر این ماه به جا آورد، چگونه است؟ حضرت فرمود: مثل همان است که بیان کردم. این کلمات را جبرئیل در شب معراج به من یاد داد
در روز یکشنبه ماه ذی القعده رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به یارانش فرمود: کیست که بخواهد توبه کند؟ گفتند: همه میخواهیم توبه کنیم، حضرت فرمود: غسل کنید و وضو بگیرید و چهار رکعت نماز بخوانید. در هر رکعت پس از حمد، سوره قل هو الله را سه مرتبه و قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق را یک مرتبه بخوانید، پس هفتاد مرتبه استغفار کنید و آخرش بگویید:
لا حول و لا قوه الا باالله العلی العظیم، نیز این دعا را بخوانید: یا عَزِیزُ، یا غَفّارُ، اغْفِرلی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ فانه لا یغْفِرُ الذُّنُوبَ اًّلاّ أنْتَ ؛ هر کس از امت من این عمل را به جا آورد، از آسمان ندا میشود که توبهات پذیرفته و گناهانت آمرزیده شد.
اصحاب گفتند: اگر کسی این عمل را در غیر این ماه به جا آورد، چگونه است؟ حضرت فرمود: مثل همان است که بیان کردم. این کلمات را جبرئیل در شب معراج به من یاد داد. (4)
4- دعاهای توبه
مناسب است کسی که میخواهد توبه کند، دعاهای توبهای را که از ائمه معصومین وارد شده است، به ویژه دعاهای صحیفه سجادیه، مخصوصاً دعای 31 و یا مناجات خمسْ عشر، به خصوص مناجات تائبین را بخواند.
5- استغفار (درخواست بخشش)
قرآن مجید میفرماید: «وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ ثُمَّ تُوبُوا اِلَیهِ؛ ای قوم، از خدا آمرزش بخواهید، سپس به سوی او توبه کنید».
احکام شرعی تراشیدن ریش
شنبه 96/03/06
احکام شرعی تراشیدن ریش
ریش در دوران باستان اهمیت خاصی داشت
در این گزارش به بیان حدود تراشیدن ریش و سبیل از نگاه شرع میپردازیم.
ریش در دوران باستان اهمیت خاصی داشت، مردان مصری از سه هزار سال پیش از میلاد مسیح با ابزار و لوازمی مانند نخ طلا صورت خود را زینت میدادند و هخامنشیان به وسیله انبرک و پیچیدن ریش به دور حلقه هایی، آن را به شکل استادانه فر می دادند. تراشیدن ریش که در ایران باستان برای مردان نوعی مجازات محسوب میشد، در دوران ساسانیان به عنوان اصلاح و پیرایش فراگیر شد. در عصر صفویه شاه عباس دستور تراشیدن عمومی ریش را صادر کرد و همه مردان حتی روحانیون موظف به تراشیدن ریش خود شدند. پس از دوران صفویه تراشیدن یا نتراشیدن ریش اجباری نبوده و این در حالیست که در نگاه اغلب فقها تراشیدن ریش منع شده است. در این گزارش به بیان حدود تراشیدن ریش و سبیل از نگاه شرع میپردازیم.
آیتالله خامنه ای:
سؤال: مراد از فک پائین که باقی گذاشتن موهای آن واجب است چیست؟ آیا شامل گونهها هم میشود؟
جواب: معيار اين است که از نظر عرف، گذاشتن ريش صدق کند.
سؤال: ریش از نظر کوتاهی و بلندی باید چه مقدار باشد؟
جواب: حد معيّنی ندارد، بلکه معيار اين است که عرفاً بر آن ريش صدق کند و بلندبودن آن بيشتر از قبضه دست کراهت دارد.
سؤال: بلندکردن سبیل و کوتاه کردن ریش چه حکمی دارد؟
جواب: اين کار فینفسه اشکال ندارد.
سؤال: بعضی از مردان موهای چانه خود را باقی گذاشته و باقیمانده را می تراشند، این کار چه حکمی دارد؟
جواب: تراشيدن مقداری از ريش حکم تراشيدن تمام آن را دارد.
سؤال: آیا تراشیدن ریش فسق محسوب میشود؟
جواب: تراشيدن ريش بنا بر احتياط حرام است و احوط اين است که احکام و آثار فسق بر آن مترتّب میشود.
سؤال: تراشیدن سبیل چه حکمی دارد؟ و آیا میتوان آن را خیلی بلند کرد؟
جواب: تراشيدن سبيل و باقی گذاشتن و بلند نمودن آن فینفسه اشکال ندارد، بله، بلند نمودن آن به مقداری که هنگام خوردن و آشاميدن با غذا يا آب برخورد کند، مکروه است.
سؤال: تراشیدن ریش با تیغ یا ماشین ریشتراشی برای هنرمندی که کارش آن را اقتضا میکند، چه حکمی دارد؟
جواب: اگر عنوان تراشيدن ريش بر آن صدق کند بنا بر احتياط حرام است، ولی اگر کار هنری او نياز ضروری جامعه اسلامی محسوب شود، مبادرت به تراشيدن ريش به مقدار آن ضرورت، اشکال ندارد.
سؤال: من به اعتبار اینکه مسئول روابط عمومی یکی از شرکتهای تابع جمهوری اسلامی هستم، مجبور به خرید و ارائه لوازم اصلاح به مهمانها برای تراشیدن ریششان میباشم، تکلیف من چیست؟
جواب: بنا بر احتياط خريد و ارائه لوازم ريشتراشی به ديگران جايز نيست مگر در مقام ضرورت.
سؤال: در صورتی که گذاشتن ریش مستلزم اهانت باشد، تراشیدن آن چه حکمی دارد؟
جواب: گذاشتن ريش برای مسلمانی که به دينش اهميّت میدهد باعث سرشکستگی نيست و بنا بر احتياط، تراشيدن آن جايز نيست مگر در صورتی که گذاشتن ريش باعث ضرر يا حرج شود.
سؤال: آیا تراشیدن ریش در صورتی که گذاشتن آن مانع رسیدن به اهداف مشروع انسان شود جایز است؟
جواب: بر مکلّفين واجب است حکم خداوند را امتثال کنند مگر در مواردی که حرج يا ضرر قابل ملاحظهای وجود داشته باشد.
سؤال: آیا خرید و فروش و تولید خمیر اصلاح که کاربرد اصلی آن برای اصلاح ریش است ولی گاهی برای اصلاح غیر از آن هم بکار می رود، جایز است؟
جواب: اگر خمير مذکور غير از اصلاح ريش منافع حلال ديگری دارد، توليد و فروش آن بدين منظور اشکال ندارد.
سؤال: آیا منظور از حرمت تراشیدن ریش آن است که موهای صورت بهطور کامل روییده باشند و سپس تراشیده شوند یا اینکه شامل موردی که مقداری از موهای صورت درآمده باشند هم میشود؟
جواب: بهطور کلی تراشيدن آن مقدار از موی صورت که بر آن عنوان تراشيدن ريش صدق میکند بنا بر احتياط حرام است ولی تراشيدن مقداری از آن که عنوان مزبور بر آن صدق نمیکند اشکال ندارد.
سؤال: آیا اجرتی که آرایشگر بابت تراشیدن ریش می گیرد، حرام است؟ و بر فرض حرمت، اگر با مال حلال مخلوط شود، آیا واجب است هنگام تخمیس آن، خمس آن را دوبار بپردازد یاخیر؟
جواب: بنا بر احتياط، گرفتن اجرت در برابر تراشيدن ريش، حرام است و امّا در مورد مال مخلوط به حرام، اگر مقدار حرام و مالک آن را بشناسد واجب است آن را به او برگرداند و يارضايت وی را جلب کند و اگر مالک آن را هرچند درتعداد محصوری نشناسد، واجب است آن را به فقيران صدقه بدهد و اگر مقدار مال حرام را نداند ولی مالک آن را بشناسد واجب است به نحوی رضايت او را بهدست آورد و اگر مقدار آن را نداند و مالک را هم نشناسد واجب است خمس آن را بپردازد تامالش از حرام پاک شود و در صورتی که مقدار باقیمانده بعد از پرداخت خمس، از مؤونه سال زياد بيايد، پرداخت خمس آن به عنوان ادای خمس منفعت کسب، واجب است.
سؤال: آیا اصلاح موی گونهها اعم از اینکه با نخ باشد یا با موچین، حرام است؟
جواب: اصلاح موی گونهها هرچند با تراشيدن، حرام نيست.
آیتالله مکارم شیرازی:
سؤال: اقتدا به شخص ریش تراش چه حکمی دارد؟
جواب: احتیاط آن است که به چنین شخصی اقتدا نکنند.
سؤال: آرایشگری که به تراشیدن ریش مبادرت داشته و اکنون توبه کرده است باید چه کند؟
جواب: مقداری که احتمال می دهید در مقابل تراشیدن ریش بوده احتیاط آن است که به فرد نیازمند بدهید و اگر خودتان نیازمند هستید می توانید استفاده کنید.
سؤال: کسب درآمد ازطریق تراشیدن ریش چه حکمی دارد؟
جواب: کسب درآمد از طریق تراشیدن ریش غیر مسلمان اشکال ندارد، ولی از طریق تراشیدن ریش مسلمان اشکال دارد؛ اما هرگاه شخص مقلد کسی باشد که آن را حرام نمی داند مانعی ندارد( لازم به ذکر است که اقلیتی از مجتهدین این کار را حرام نمی دانند)
سؤال: تراشیدن ریش و برداشتن ابرو برای مردان چه حکمی دارد؟
جواب: در مورد ریش تراشی، احتیاط در ترک آن است، ولى چنانچه قسمت چانه باقى بماند، که گاه به آن ریش پروفسورى گفته مى شود، کافى است. و جوانانى که محاسن آنها به صورت نامنظّم روئیده مى توانند آن را بتراشند تا به صورت کامل درآید.
در مورد آرایش، جایز نیست مردان خود را شبیه زنان کنند، ولى اصلاح جزیى و مرتّب کردن بعضى از قسمتها که منظره خوشایندى ندارد، اشکالى ندارد.
سؤال: تراشیدن ریش براى هنر پیشه هاى مرد، و نیز نمایان بودن زیر گلو و مقدارى از مو و برآمدگیهاى سینه و قسمتهایى از پایین بدن براى هنر پیشه هاى زن، چه حکمى دارد؟
جواب: تراشیدن ریش برخلاف احتیاط است; مگر این که ضرورتى ایجاب کند، و امّا نمایان کردن قسمتهاى مذکور براى زنان در مقابل نامحرم جایز نیست.
سؤال: آیا شهادت کسى که محاسنش را با تیغ، یا ماشین شبیه تیغ مى تراشد، از نظر شرع پذیرفته مى شود؟
جواب: هرگاه از کسى تقلید کند که این کار را جایز بداند، و از جهات دیگر نیز عادل باشد، مى تواند شاهد قرار گیرد.
سؤال: آیا تراشیدن ریش بصورت ستاری اشکال دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.
سؤال: آیا تراشیدن ریش از ته و یا بصورتی که فقط در قسمت چانه حفظ شده و مابقی تراشیده شود، جایز است یا خیر؟
جواب: احتیاط در ترک تراشیدن ریش است ولی ریش پروفسوری مانعی ندارد.
سؤال: خط ریش بستن با تیغ در زیر گلو و روی صورت چه حکمی دارد؟
جواب: اشکالی ندارد.