كار روي فرزند، برتر از كار روي جمادات

كار روي فرزند، برتر از كار روي جمادات
حجة الاسلام قرائتی: 

 

 

آنوقت بچه‌داري فكر مي‌كني انسان سازي كم است؟ چطور مهندس يك سالن مي‌سازد مهندس است، آنوقت مادر آدم مي‌سازد. خوب آدم سازي كه مهمتر از سالن سازي است. چطور مهندسي كه ماشين مي‌سازد خيلي پز دارد، خوب آدم سازي كه مهمتر از ماشين سازي است. مهندس فوقش آمده يك سالن ساخته، سالن كه سالن نمي‌سازد، ولي شما اگر آدم تربيت كني، آدم، آدم مي‌سازد. سالن، سالن نمي‌سازد ولي آدم، آدم مي‌سازد. چه كسي گفته كه شغل يعني استخدام دولتي و بيرون خانه، كه حالا سر و دست مي‌شكنند. 

…حرفم چيست؟ بحث من اين است كه اينطور نيست كه بچه‌داري بد باشد و سالن‌سازي خوب باشد. مهندس كامپيوتر خوب باشد، مهندسي بچه… بچه هم مهندسي مي‌خواهد. چقدر بايد اين را تشويق كنيم؟ چقدر بايد اين را تنبيه كنيم؟ اينها هنر است.

برنامه ی درس هایی از قرآن کریم با موضوع تربيت فرزند در خانه

آیا بی حجابی تمدن است؟ تبرج یعنی چه؟ قرآن چه کسی را اُمُّل می داند؟

آیا بی حجابی تمدن است؟ تبرج یعنی چه؟ قرآن چه کسی را اُمُّل می داند؟
تبرج یعنی چه؟
حجة الاسلام قرائتی:
گاهي وقتها هم بعضي افراد مثلاً بد حجابي و بي‌حجابي را تمدن مي‌دانند و پوشش را املي فكر مي‌كنند.

 قرآن مي‌فرمايد كه: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏» (احزاب/33) «تَبَرُّج» از برج است.
ما به چه برج مي‌گوييم؟ ساختمان‌هايي كه خودش را نشان مي‌دهد.

 «تَبَرُّج» يعني خانم از خانه بيرون مي‌آيي خودت را برج نكن. اين كرامت انسان است.

من بارها گفتم. كسي كه خودش را آرايش مي‌كند در خيابان مي‌آورد، يعني مردم حراج شدم.

اسلام مي‌گويد: خانم تو حراج نيستي. هركس مي‌خواهد به تو نگاه كند، بايد خرج تو را بدهد. يك ميليون، ده ميليون. بايد ميليون‌ها تومان صرف كند، خانه تهيه كند. آبش، گازش، برقش، تلفنش، زندگي تو را بايد كامل تأمين كند، اگر نوكر تو شد، حق دارد به تو يك نگاهي بكند. وگرنه به هر جوان هرزه‌اي خودت را عرضه كني، اين حراج كردن است.

خدا به زنهاي پيغمبر مي‌گويد: «وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِكُن‏» (احزاب/33) از خانه بيرون نياييد، بعد مي‌گويد: اگر مي‌خواهيد بياييد، بيرون بياييد، چون زن گاهي لازم است از خانه بيرون بيايد. مشكلي نيست. حضرت زهرا، زنان پيغمبر تا درون جبهه‌ها هم با پيغمبر مي‌رفتند. بيرون بروند مشكل ندارد. نماز جماعت، حج، زيارت، تحصيل، مداوا، خدمت به جامعه.

زن مثل مرد مي‌تواند موجود فعالي باشد، اما خودش را برج نكند. چون وقتي برج كردي دل چه كسي راضي مي‌شود؟ «فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ» (احزاب/32) اين عربي‌هايي كه مي‌خوانم قرآن است.
«يَطْمَعَ» طمع مي‌كند. يعني دلش هوا مي‌كند. چه كسي؟ «الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ» آن كسي كه در قلبش مرض است، يعني بيماردلان‌اند، روحش بيمار است، يك آدم هوس باز است، او دنبالت راه مي‌افتد. خودت را برج كردي، خودت را حراج كردي، هرزه‌ها عقب تو راه مي‌افتند. اين كمال است؟

اگر ما يك شيريني را كه يك پارچه‌اي روي آن است برداريم مگس‌ها روي اين شيريني جمع شوند، اين براي اين شيريني ارزش است؟ يا اين شيريني را آلوده مي‌كند.

 بعد قرآن مي‌گويد: «تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّة» (احزاب/33) خيلي قشنگ است. اين جاهليت مهم است. يعني خانم فكر نكن اين تمدن است. اين جاهليت است.

اگر برهنگي تمدن بود، همه‌ي حيوان‌ها متمدن بودند. چون حيوان‌ها لباس ندارند. پيراهن ندارند. اگر لباس نداشتن تمدن است، حيوان‌ها هم متمدن هستند.

چه کسی اُمُّل است؟

 

برهنگي تمدن نيست، قرآن مي‌گويد: «تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّة» يعني اگر كسي خودش را برج كند، اين مرتجع است، اين اُمُّل است. برگشته به زمان جاهليت. زمان جاهليت در مقابل زمان عالميت است. يعني علم در مقابلش زمان جاهليت است. قبل از اسلام را زمان جاهليت مي‌گويند. بعد از اسلام ديگر زمان جاهليت نيست. ديگر اگر كسي خانمي نيمه برهنه خودش را عرضه كرد، ين متمدن نيست، اين به جاهليت برگشته است. برهنگي تمدن نيست. وگرنه حيوان‌ها متمدن‌تر هستند. برج قرار دادن عالمي نيست، جاهلي است. «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى‏» (احزاب/33)

 

برنامه ی درس هایی از قرآن کریم با موضوع تربيت فرزند در خانه

مثالی برای شیرینی گناه

حجة الاسلام قرائتی:

يكي از دوستان گفت كه گناه مثل ليمو شيرين مي‌ماند. ليمو شيرين، شيرين است، اما بعد از چند دقيقه تلخ مي‌شود. گناه هم لحظه‌ي گناه شيرين است، اما «لا خير في لذة من بعدها النار» حضرت امير فرمود: گناه لذيذ است اما بعدش آتش است. يك مثل است.

برنامه ی درس هایی از قرآن کریم با موضوع تربيت فرزند در خانه

یک آیه به همراه تفسیر

كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17/ ذاریات»

(برنامه‌شان اين بود كه) اندكى از شب را مى‌خوابيدند.

آيه 17 دو گونه معنا مى‌شود: يكى آنكه متّقين، بيشتر شب را بيدارند و اندكى از آن را مى‌خوابند، ديگر آنكه متّقين، بيشتر شب‌ها به عبادت برمى‌خيزند و كم است شب‌هايى كه آنها تماماً در خواب باشند و براى عبادت برنخيزند. چنانكه در روايتى از امام صادق عليه السلام درباره‌ «كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ» پرسيدند، فرمود: شب‌هاى كمى اتّفاق مى‌افتد كه آنان بخوابند و در آن قيامى (براى عبادت) نداشته باشند.

تلنگر