ورود اهل بیت(علیهم السلام) به کوفه

ورود اهل بیت(علیهم السلام) به کوفه

چون به ابن زیاد خبر رسید که اهل بیت(علیهم السلام) به کوفه نزدیک شده اند امر کرد سرهاى شهداء را که عمر بن سعد از پیش فرستاده بود خارج کرده و نزد اهل بیت(علیهم السلام) برند و در کوچه و بازار بگردانند تا سلطنت یزید بر مردم معلوم شود. مردم کوفه چون از ورود اهل بیت(علیهم السلام) خبردار شدند از کوفه بیرون آمدند و اهل بیت(علیهم السلام) را سوار بر شتران وارد کوفه نمودند در حالى که زنان کوفه براى تماشا بالاى بامها رفته بودند. زنى از بام صدا زد: من اىّ الاسارى انتنّ شما از کدام مملکت و قبیله هستید؟ گفتند: نحن اسارى آل محمد(صلى الله علیه وآله). چون آن زن این را شنید هر چه چادر و مقنعه داشت درآورد و بر ایشان پخش نمود. مخدّرات گرفتند و خود را با آنها پوشانیدند.
به روایت مسلم گچکار قریب به چهل محمل روى چهل شتر قرار داشت که زنان و اطفال بر آن سوار بودند و امام سجّاد(علیه السلام) در حالى که مریض بودند و خون از رگهاى گردنشان جارى بود، بر شترى برهنه سوار بودند.
سهل گوید: چون وارد کوفه شدم، دیدم بوق مى زدند و پرچمها را افراشته بودند که ناگاه لشکر وارد شد، و سرهاى شهداء را که بر فراز نیزه نصب کرده بودند، آوردند.
امام در نوک نیزه آیه مبارکه را تلاوت مى نمود:(اَمْ حَسِبْتَ أَنّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الْرَقیمِ کانُوا مِنْ ایاتِنا عَجَباً) سهل گوید: گریه کنان گفتم: یا ابن رسول اللّه رأسک اعجب یعنى تکلّم رأس شریف تو از قصه اصحاب کهف و رقیم عجیب تر است. سپس حضرت زینب(علیها السلام) مردم را امر به سکوت نمود و شروع به خواندن خطبه اى نمود.(1)
ـــــــــــــــــــ
1-حوادث الایام، صفحه 42.

دفن شهداء کربلا(رحمهم الله)

دفن شهداء کربلا(رحمهم الله)

مرحوم «شیخ مفید» در صفحه 258 ارشاد مى فرماید: عمر بن سعد در سال 61 هجرى قمرى از کربلاء به سمت کوفه روانه شد، جماعتى از بنى اسد که در اراضى غاضریه منزل داشتند، به مقتل آن حضرت آمدند و بر اجساد شهداء نماز خواندند و حضرت را در همان موضعى که معروف است دفن کردند و حضرت على ابن الحسین(علیه السلام) را در پایین پاى حضرت دفن نمودند و براى سایر شهدا حفره اى در پایین پاى حضرت کندند و آنها را در آن دفن کردند. اما شیعه براین عقیده است که حضرت زین العابدین(علیه السلام) به کربلاء آمد و نماز خواند و آنها را دفن نمود. چنانکه امام رضا(علیه السلام) در جواب گروه واقفیّه تصریح نموده که در صفحه 104 انصار الحسین توضیح داده شده و در صفحه 225 بصائر الدرجات در ضمن حدیثى از امام صادق(علیه السلام) استفاده مى شود که در مواقع دفن سرور شهیدان امام حسین(علیه السلام)پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)و حضرت على(علیه السلام) و امام حسن(علیه السلام) و امام سجاد(علیه السلام) و ملائکه حضور داشتند و یارى مى نمودند.(1)
ـــــــــــــــــــ
1-حوادث الایام، صفحه 42.

یازده محرّم الحرام

یازده محرّم الحرام
٢ـ برگزاري مجلس ابن زياد ملعون

برگزاري مجلس ابن زياد ملعون عمر بن سعد روز يازدهم محـرم به كوفه آمد و عبـيدالله بن زيـاد، بـابرگزاري مجلس باشكوهي، اذن عمومي داد تا مردم در مجلسش حاضر شوند. آن گاه سر مقدس امام حسين‌(عليه السلام) را مقابل او گذاشتند و او به آن نگاه و تبسم مي‌نمود و با چوبي كه در دست داشت جسارت مي‌كرد. در اين هنگام زيد بن ارقم برخاست و در حاليكه مي‌گريست، فرياد زد: «چوبت را از لب و دندان حسين‌(عليه السلام) بردار كه من با چشم خود ديدم رسول خدا‌(صلي الله عليه و اله) لبان مبارك خويش را بر همين لب و دهان گذارده بود!» ابن زياد ملعون به او گفت: «اگر پيرمردي سالخورده نبودي و عقل خود را از دست نداده بودي، گردنت را مي‌زدم!» پس در اين هنگام زيد از جا برخاست و روانة خانه‌اش شد

یازده محرّم الحرام

یازده محرّم الحرام

١ـ حركت كاروان اسيران از كربلا

عمربن سعد ملعون روز يازدهم محرم سال 61 هـ .ق. تا ظهر در زمين كربلا ماند و بر كشتگان سپاه خود نماز خواند و آنان را به خاك سپرد؛ در حالي كه بدن امام حسين(عليه السلام) به همراه 72 تن از اصحاب گران قدرش بدون كفن برزمين گرم كربلا مانده بود. چون روز به نيمه رسيد، عمر بن سعد دستور داد تا اهل بيت امام حسين‌(عليه السلام) را بر شترها سوار كردند. حضرت زين-العابدين‌(عليه السلام) را در حالي که بيمار بود نيز با غل و زنجير بر اشتري سوار نمودند . هنگام حرکت کاروان اسرا از کنار قتلگاه، صداي شيون و گرية بانوان بلند شد که به يکباره غوغايي در کربلا به پا شد. حضرت زينب‌(سلام الله عليها) با چشمي خون فشان رو به بدن مطهر برادر كردند و فرمودند: «به فداي آنكس كه سپاهش روز دوشنبه غارت شد! به فداي آنكس كه ريسمان خيامش را قطع كردند! به فداي آنكس كه نه غايب است تا اميد بازگشتنش باشد و نه مجروح است كه اميد بهبودش باشد! به فداي آنكس كه جان من فداي او باد! به فداي آنكس كه با دلي اندوهناك و با لبي عطشان او را شهيد كردند! به فداي آنكس كه از محاسنش خون مي‌چكيد» . نكتة قابل توجه در اين فرمايش حضرت زينب(سلام الله عليها) آن است كه شهادت امام حسين(عليه السلام) و غارت خيمه هاي آن حضرت را روز دوشنبه بيان فرموده‌اند در حالي كه بنا به گفتة تمام تاريخ نويسان روز عاشورا، روز جمعه يا شنبه بوده است. از اين رو بايد گفت که اين کلام بلند آن حضرت، به روز دوشنبه‌اي اشاره دارد كه غاصبان خلافت در سقيفة بني ساعده دور هم جمع شدند تا سنگ بناي انحراف و گم راهي ميليون‌ها مسلمان را بگذارند؛ پس در همان جا واقعة كربلا را نيز كه ثمرة اين فتنة ننگين بود، طراحي نمودند و در حقيقت خنجري كه شمر ملعون در عصر عاشورا بر گلوي نازنين امام حسين‌(عليه السلام) قرار داد، غاصبان خلافت در سال 11 هـ .ق. آن را از غلاف بيرون آورده و براي كشتن امام حسين‌(عليه السلام) آماده كرده بودند. آنكه طرح بيعت شـورا فكـند خود همانجا طرح عاشورا فكند

ماه محرم تسلیت

آقا سلام ماه محرم شروع شد

بازاین چه شورش است وچه ماتم شروع شد

آقا سلام کاسه اشکی به من دهید

ماه گدایی من و چشمم شروع شد

 
مداحی های محرم