سرزمینی که بوی خدا میدهد....
سه شنبه 96/11/17
تعریف قریبی از #گمنامی است…
تابه حال این تعریف را معنا کرده ای؟
این چه حس #غریبی است که با اعماق وجودت در این سرزمین لمس کنی؟؟؟
قلبت را به روی شرهانی باز کن او قطعا با تو سخن خواهد گفت…
شاید تو را به سوی #گمشدهای فرا می خواند، گمشده ای تشنه که در گذر سالهای طولانی، غبارها روی او نشستند اما هنوز #منتظر است تا روزی برخیزد با همان تشنگی طاقت فرسا!
مهدی منتظر القائم زبان گویای همین انتظاراست انتظاری که شاهدش علیرضا غلامی بود
#سرزمینی_که_بوی_خدا_میدهد
#منطقه_شرهانی
آیات مربوط به اهل بیت(ع)
دوشنبه 96/11/16
آیاتی که مربوط به اهل بیت است که یکی ازآنان امام حسین(ع)است:
فقداستمسک بالعروه الوثقی النفصام لها**واعبدواالله ولا تشرکوابه شیئاوبالوایدناحساناوبذی القربی*و…
72-سوره بقره آیه 256ص42فقداستمسک بالعروه الوثقی النفصام لها**
به رشته محکم واستورای چنگ زده وهرگزگسسته نخواهدشد
امام باقرازحضرت رسول نقل میکندکه آنحضرت فرمود:هرگاه میخواهیدبه رشته محکمی چنگ زنیدپس به علی وحسن وحسین رابه ولایت بگیرید
73-سوره نساآیه 36ص84*واعبدواالله ولا تشرکوابه شیئاوبالوایدناحساناوبذی القربی*
وخدارابپرستیدوهیچ چیزراهمتای اوقرارندهیدوبه پدرومادرنیکی کنیدهمچنین به خویشاوندان
ازامام صادق نقل شده است که:منظورازوالدین رسول خداوامام علی است ومنظوراز(ذی القربی)حسن وحسین است
74-سوره نحل آیه 90ص277*ان الله یامربالعدل والاحسان وایتای ذی القربی*
خداوندبه عدل واحسان وبخشش به نزدیکان فرمان میدهد
ازامام باقرروایت شده است که:منظوراز(ذی القربی)درآیه فوق امام حسن وامام حسین وائمه دیگرند
75-سوره نساآیه 59ص87یاایهاالذین آمنوااطیعواالله واطیعوالرسول واولی الامرمنمکم* *
ای کسانی که ایمان آورده ایداطاعت کنیدخداراواطاعت کنیدپیامبرخداراوصاحبان فرمان را
#حکایتی شگفت از عالم ربانی آیة الله زرآبادی قزوینی
یکشنبه 96/11/15
? نوحه سرایی پرندگان بر مظلومیت امام حسین علیه السلام
? آیة الله شیخ علی آزاد قزوینی:
? شبی خدمت مرحوم آیةالله سیدمحمود شاهرودی بودم، ایشان مرا برای شام دعوت کرد، پس از صرف شام از من پرسید: فردا کجا میروی؟ عرض کردم: قصد دارم پیاده به کربلا بروم.
? گفتند: اینقدر پیاده کربلا رفتی، آیا در بیابان چیز خاص و غیر طبیعی ندیدی و یا نشنیدی؟
? گفتم نه. هر چه مردم میبینند یا میشنوند من هم میبینم و میشنوم.
? ایشان گفتند: اگر فردا کربلا رفتی، در بین راه بیابانی است به نام «ابوالهدمه»، هیچ آبی در آن وجود ندارد. در آن بیابان یک ساعت به غروب آفتاب، در زیر بوتههای بلند، خوب نگاه کن، ببین چه میبینی و چه میشنوی!
? فردا با پسرم به سمت کربلا حرکت کردیم و به بیابان «ابوالهدمه» رسیدیم و مدتی منتظر شدیم تا سفارش استادم را انجام دهم.
? ناگهان نزدیک غروب آفتاب مرغهای زیادی را دیدم که از گنجشک بزرگتر بودند و از بوتهها بیرون میآمدند، حجاب از گوشهایم کنار رفت و شنیدم این مرغها فریاد میزدند: «وای حسین کشته شد».
? گروه دیگری به زبان عربی میگفتند: «وای حسین قد قُتِل».
? موقع غروب آفتاب نالههای مرغها به پایان رسید و من با پسرم به سمت کربلا حرکت کردیم.
? وقتی از کربلا برگشتم خدمت مرحوم آیةالله شاهرودی رسیدم و جریان را گفتم ایشان به گریه افتادند و فرمودند: راست می گویی.
? عمرم چگونه گذشت ( زندگینامه مرحوم آیت الله شیخ علی آزاد قزوینی )ص 56 -
گمنامی راز عجیبی است...
یکشنبه 96/11/15
“پلاڪش” را برای ما جا گذاشت
تا روزی بدانیـم از جنس ما بود.
“هویتش” خاکے بود،
اما “دلش” را به “آسمان” زد
#گمنامے راز عجیبے است
گمنامی راز عجیبی است...
یکشنبه 96/11/15
“پلاڪش” را برای ما جا گذاشت
تا روزی بدانیـم از جنس ما بود.
“هویتش” خاکے بود،
اما “دلش” را به “آسمان” زد
#گمنامے راز عجیبے است