میان روشن وخاموش آسمان کجاست؟

میـان روشن و خاموش آسمـان ،
هر روز

خوشم به ذکر سلامی به درگهت ،
آقا

#السلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا

رویش لاله های واژگون در مانشت ایوان(شهر زیبایم)

دیوار نوشته شهرک بنش...

 

طرح روی دیوار شهرک بنش تحت کنترل #تروریستها در #ادلب طعنه‌ طنز به حمله‌ شکست خورده #آمریکا به #سوریه
نوشته :

“ابو ایوانکا(ترامپ) خدا هدایتت کند!
حمله‌ تو همچون باد یک خروس بود!

 

مدافع حرم چگونه مدافع حرم شد....

?حاج حسین یکتا

این شهدا اول مراقبت از دلشون کردند، بعد مدافع حرم شدند.
چون قلب خونه ی خداست.

“القلب حرم الله فلا تسکن حرم الله غیر الله “

مدافعان حرم ، از حرم خدا خوب دفاع کردند که بهشون لیاقت دفاع از حرم حضرت زینب “س” رو دادند

آنجا که نقطه های کهکشان خدارا به سخره میگیرد....

فکه

فکه که رفتی…
سر روی #رمل ها بگذار!
هر ذره اش کلمه ای است!
رمل ها را با تو حرفی است…

یکی پنجم…
دیگری آب…
یکی عطش…
دیگری نان…
یکی محاصره…
دیگری کانال… شهدا… تشنه…

مشتی از آن را که برداری، جمله را تمام می شنوی:
«امروز روز پنجم است که در #محاصره هستیم؛
#آب را جیره بندی کرده اند!
#نان را جیره بندی کرده اند!
#عطش همه را هلاک کرده!
همه را، جز شهدا که در انتهای کانال خوابیده اند…
فدای لب تشنه ات پسر فاطمه!»


خطا کردی اگر گمان بردی که این جملات #عقل است؛ زبان #عشق است برادر… عشق!
این #رمز را که با راز #خون درآمیزی!
نیک می شنوی نجوای عاشق دلسوخته ای را که با محبوبش #مناجات می کند که:
« عمری است عشقت مرا محاصره کرده…
این پنج روز که چیزی نیست!
آب نمی خواهم، شراب عشق کجاست؟!
نان نمی خواهم، جان جانانم کجاست؟!
عطش دیدار تو محبوب، آخر می کشد مرا…

آری!
جز شهدا؛
همه خواب اند!
انتهای کانال جمع خوبان جمع است…
پسر فاطمه به دادمان برس!
دستمان را بگیر!
دیگر راهی نمانده…»

لحظه ای بیش نمی گذرد که انتهای جمله اش را با قطره ی خونش #نقطه می گذارد و راز و رمز تمام وجود خود را در آن نقطه جا می گذارد که تفسیرش نه «پایان» است و نه «آغاز» بلکه همچون #شهید از ازل تا ابد است…

آری!
رمل های فکه را همین نقطه ها ساخته است برادر!
فکه پر است از نقطه هایی که کهکشان خدا را به سخره گرفته است..