خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد!

 تا بحال باخود اندیشیده اید که خدا با ان همه عظمت و قدرتی که دارد از بندگانشچه می خواهد … چندی پیش حکایتی را خواندم که حال و روز خیلی از ما را روایت می کرد ، دلم نیامد ان را پیشکش نگاهتان نکنم …

 

شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع و گریه و زاری بود. در همین حال مدتی گذشت تا آنکه استاد خود را بالای سرش دید که با تعجب و حیرت او را نظاره می کرد.
استاد پرسید: «برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟»
شاگرد گفت: «برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم و برخورداری از لطف خداوند!»
استاد گفت: «سوالی می پرسم پاسخ ده؟»
شاگرد گفت: «با کمال میل، استاد.»
استاد گفت: «اگر مرغی را پروش دهی، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟»
شاگرد گفت: «خوب معلوم است استاد. برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم.»
استاد گفت: «اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟»
شاگردگفت: «خوب راستش نه…! نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم!»
استاد گفت: «حال اگر این مرغ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟!»
شاگرد گفت: «نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر خواهند بود!»
استاد گفت: «پس تو نیز برای خداوند چنین باش! همیشه تلاش کن تا با ارزش تر از جسم، گوشت، پوست و استخوانت گردی. تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقت توجه و لطف و رحمت او را بدست آوری. خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد! او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد و می پذیرد. نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را…!»

ماه مبارک الوداع

ای ماه مخصوص خدارفتی برون از دست ما
آیا زما هستی رضا؟ ماه مبارک الوداع

کردی تو چون عزم سفر، ما را نمودی خون جگر
ای همدم شام و سحر ماه مبارک الوداع

ای معدن جود و سخا ای حاجت هر بینوا
بود از تو ترویج دعا ماه مبارک الوداع

رفتی ای ماه عزیز کردی محبان اشک ریز
ای یار روز رستخیز ماه مبارک الوداع

گنجینه ی عرفان تویی رونق ده قرآن تویی
سرچشمه ی ایمان تویی ماه مبارک الوداع

زینت ده هر محفلی تو نور چشم هر دلی
تو یاور هر سائلی ماه مبارک الوداع

هر کس که خواهان تو است نالان زهجران تو است
در فکر دوران تو است ماه مبارک الوداع

ای ماه با عز وجلال مقصود حی لایزال
ما را نکن افسرده حال ماه مبارک الوداع

ما عاشق نام توییم ما تشنه جام توییم
مایل به اکرام توییم ماه مبارک الوداع

گشتی نهان از هر نظر کو عمر تا سال دگر
بینیم رویت چون قمر ماه مبارک الوداع

ای مایه امید ما ای شاهد روز جزا
درد محبان کن دوا ماه مبارک الوداع

*

راز بی اخلاقی مسلمانان از زبان خواجه نصیرالدین

راز بی اخلاقی مسلمانان از زبان خواجه نصیرالدین

در بغداد هر روز بسیار خبرها می رسید از دزدی، قتل و تجاوز به زنان در بلاد مسلمانان که همه از جانب مسلمانان بود.

روزی خواجه نصیرالدین مرا گفت: می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش می دانند؟

من بدو گفتم:
بزرگوارا همانا من شاگرد توام و بسیار شادمان خواهم شد اگر ندانسته ای را بدانم.

خواجه نصیرالدین فرمود:
در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند، آن فرمان “امّا” و"اگر” دارد.

در اسلام تو را می گویند:
دروغ نگو، امّا دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست.

غیبت مکن، امّا غیبت انسان بدکار را باکی نیست.

قتل مکن، امّا قتل نامسلمان را باکی نیست.

تجاوز مکن، امّا تجاوز به نامسلمان را باکی نیست.

و این “امّا” ها مسلمانان را گمراه کرده و هر مسلمانی به گمان خود دیگری را نابکار و نامسلمان می داند و اجازه هر پستی را به خود می دهد و خدا را نیز از خود راضی و شادمان می بیند.

این است راز نابخردی مسلمانان

                                          «اخلاق ناصری»،شمس الدین محمد جوینی

ظرفی که سوسک تویش است، شیر و شربتش نمی کنند...

ظرفی که سوسک تویش است…!
 
اینکه می گویند شب قدر قرآن سر گیر و شب قدر مقدرات تنظیم می شود،
یعنی چه؟

 


 یعنی مقدرات شما جوری انجام می شود

که طبق قرآن عمل کردی،

 


چقدر به قرآن عمل کردی؟

اگر هرچی می دویم به جایی نمی رسیم چون به قرآن عمل نکردیم…

 

 

شب قدر چه شبی است؟

به پیغمبر می گوید «وَمَا أَدْرَاكَ» القدر/2،

 تو که پیغمبر هستی نمی دانی شب قدر چی است.

 شب قدر شب مهمی است شب دعاست.

فردی آمد پهلوی امام گفت من هرچه دعا می کنم

قرآن می گوید «ادعونی استجب لکم»،

 من دعا می کنم مستجاب نمی شود،

 


جوابش در خود آیه است، می گوید «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ» غافر/60،

 


 نمی گوید علیکم، یعنی اگر به نفعت بود

دعایت مستجاب می شود،

 


خیلی چیزهایی که ما می خواهیم خیال می کنیم به نفعمان است،

به نفعمان نیست

 


 شب قدر، هرکس فحشی داده، غیبت، تهمت، همه را حلال کنید،

 


با قلب پاک بروید،

نمی شود در دل کینه باشد بعد بگوییم خدایا بده،

می گوید آخه تو کینه در دلت هست،

ظرفی که سوسک تویش است، شیر و شربتش نمی کنند…

از حال دلم غافل شده ام

می شود دوباره اشک هایم را به من باز گردانی…؟

از حال دلم غافل شده ام ساعت هایم میگذرند اما من تنها به گفتن خدایا شکرت بسنده می کنم نکند روحم درگیر دنیا شده است..؟ می شود دوباره اشک هایم را به من باز گردانی همان خلوت های شبانه ام را…

خــــــــدایا مرا ببخش که از حال دلـــــــــم غافل شده ام…

این بار جور دیگری مرا دریاب…