حسینم ...

حسینم …………..


صدای قدمهای مهربانت کوچه دلم را پر کرده است


قلبم با شنیدن صدای کاروانت پر میکشد


محرم آمد


محرم آمد تا بگوید حسین فراموش نشدنی است


آمد تا بگوید: هیهات من الذله


حسینم …. این بار مرا با خود به دیار عاشقانه خود ببر


بگذار من هم بوی بهشت را از سرزمین کربلا حس کنم


دلم هوای کوچه های کربلا را کرده است


نمیدانم چگونه هستند


خودم ندیدم اما میگویند : حال و هوای عجیبی دارد


میگویند : آدمی عاشق تر میشود


میگویند : هر کجایش را نگاه کنی حسین را میبینی

یا حسین توبرای ظهورمولایمان دعا کن

یا حسین توبرای ظهورمولایمان دعا کن یا حسین تا کی خون گلوی شش ماهه ی کربلا در آسمان بماند. تا کی دو دست قطع شده ی عباس روی زمین بماند، تا چه زمانی دست عبدالله ابن حسن به پیشانی مبارک دوخته باشد، تا کی رقیه ریحانه کربلا در گوشه خرابه شام دفن باشد، تا کی زینب کبری نشسته نماز بخواند، تا کی قبرمادر مظلومت مخفی باشد این انتظار تا کی، دعا کن تا با ظهور بهاران واژه پاییز از صحنه یادها محو شود.

بار خدایا به ما هم عشقی عنایت فرما که عاشق امام زمان خویش باشیم

بار خدایا به ما هم عشقی عنایت فرما که عاشق امام زمان خویش باشیم شوری عنایت فرما تا وارد دانشگاه حسینی شویم، آنچنان عشقی که به جای گریستن برمصائب عاشورا درمسائل آن بیاندیشیم وذات عاشورا را درک کنیم چراکه ذات عاشورا شهادت واسارت نیست، نماز وعدالت، حماسه و رسالت است.

صحرای بلا به وسعت تاریخ است

صحرای بلا به وسعت تاریخ است تا آنجاکه شعاع انسانیت هست پیام حسینی هم هست وامام حسین آفتاب کرامتی است که خود را از ویرانه ها هم دریغ نمی کند.

همچون آب که پست ترین ذره ها را هم ازیاد نمی برد

قافله عشق در سفرتاریخ ایست.

قافله عشق در سفرتاریخ ایست. این تغییر(کل یوم عاشورا وکل ارضا کربلاست) که بانگ آن هرصبح از همه جا برمی خیزد.